responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 374

نوع آدمى است، مى‌خواهد بفرمايد: مبدأ پيدايش اين نوع گل بوده، كه همه افراد منتهى به وى مى‌شوند، و خلاصه تمامى افراد اين نوع از فردى پديد آمده‌اند كه او از گل خلق شده، چون فرزندانش از راه تناسل و تولد از پدر و مادر پديد آمده‌اند و مراد از آن فردى كه از گل خلق شده آدم و حوا (ع) است.

دليل گفتار ما اين است كه دنبال جمله مورد بحث مى‌فرمايد:(ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ)، يعنى سپس نسل او را از آبى بى مقدار خلق كرد، و اين تعبير مى‌فهماند كه منظور از مبدأ خلقت انسان، همان اولين فردى است كه از گل خلق شده، نه فرد فرد انسانها، كه از آبى بى مقدار خلق شده‌اند، تا معنا چنين شود كه خدا ابتداى انسانهاى مخلوق از آب بى مقدار را، از گل قرار داد. زيرا اگر مراد اين بود جا داشت بفرمايد: ثم جعله سلاله من ماء مهين- سپس همان انسان را سلاله و خلاصه‌اى كرد از آبى خوار و بى مقدار ، و ديگر حاجت به ذكر نسل نبود، چون كلمه نسل به معناى ولادت و جدا شدن فرزند از پدر و مادر است، و مقابله بين بدء خلق و بين نسل به خوبى مى‌فهماند كه مراد از انسان نوع است، كه ابتداى خلقتش از گل، و نسلش از آب مهين است (دقت بفرماييد).

(ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ)- كلمه سلالة بطورى كه در مجمع البيان گفته‌[1] برگزيده و خلاصه‌اى است كه از چيزى ديگر گرفته شود، و نطفه مرد را سلالة گفته‌اند، چون از صلب او گرفته مى‌شود. و كلمه مهين از هون است كه به معناى ضعف و حقارت است. و كلمه ثم بعديت زمانى را مى‌رساند، و معناى جمله اين است كه: خداوند سپس ولادت انسان را از طريق جدا شدن و ولادت از خلاصه‌اى از آبى ضعيف يا حقير قرار داد.

(ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ) تسويه به معناى تصوير و هم تتميم عمل است. و در جمله‌(نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ) استعاره و كنايه‌گويى شده است، يعنى روح تشبيه شده به دم زدن و نفسى كه آدمى مى‌كشد و بر مى‌گرداند، و احيانا آن را در غير خود مى‌دمد و اضافه كلمه روح به ضميرى كه به خدا بر مى‌گردد اضافه تشريفى است، و معنايش ثم نفخ فيه من روح شريف و منسوب اليه مى‌باشد، يعنى سپس خدا از روحى شريف و منسوب به خودش در او دميد.

(وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا ما تَشْكُرُونَ) در اين جمله به نعمت ادراكهاى حسى، يعنى چشم و گوش، و ادراكهاى فكرى يعنى‌


[1] مجمع البيان، ج 8، ص 327.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 374
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست