نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 315
خود او وعده
داده، و وعدهاش حق است.
و
چون غرض آن كسى كه خريدار لهو الحديث بوده اين بوده كه امر را بر فريب خوردگانش
مشتبه سازد، و بدين غرض قرآن را اساطير و افسانههاى كهنهاى مانند افسانههاى
خودش پنداشته، و آن را خوار شمرده است و هر چه از آيات آن بر او تلاوت شود اعتناء
نمىكند، و از پذيرفتنش استكبار مىكند، و اين عمل خوار شمردن خداى سبحان است، لذا
در اين آيه اولا وعده به محسنين را با جمله(وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا) تاكيد نمود، و در ثانى خود را به
عزت مطلق ستوده، تا بفهماند او با خوار شمردن وى خوار نمىشود، و نيز با حكمت مطلق
ستوده، تا بفهماند هيچ باطلى در سخن او نيست، و نه هيچ خرافه و مزاحى.
آن
گاه براى بار سوم خود را چنين ستوده، كه تدبير مىكند امر آسمانها و زمين و نبات
و حيوان و انسان را، چون آفريدگار آنهاست، پس مىتواند اين دسته را وعده بهشت داده
و آن دسته را وعده عذاب دهد، و وعده او حق است، و جمله(خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ...)، در اين
مقام است.
(
خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها) ...(مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ ) در تفسير آيه(اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها)[1]
گفتيم كه كلمه ترونها احتمال دارد قيد توضيحى باشد، و معنا اين باشد
كه شما آسمانها را مىبينيد كه ستون ندارد ، و احتمال هم دارد قيد
احترازى باشد و معنا چنين باشد كه: خدا آنها را بدون ستونى ديدنى خلق
كرده ، تا اشعار داشته باشد به اينكه آسمانها ستون دارد، ليكن ديدنى نيست.
(وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ)-
يعنى كوههاى شامخى در زمين نهاد، تا زمين دچار اضطراب نگشته و شما را مضطرب نكند،
و اين خود اشعار دارد بر اينكه بين كوهها و زلزلهها رابطهاى مستقيم است.
(وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ)- يعنى در زمين از هر
جنبدهاى منتشر كرد.
(وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ
كَرِيمٍ)- يعنى نازل كرديم از جهت بالاى سر شما آبى، (كه همان باران باشد)، و
رويانديم در آن مقدارى از هر دو جفت نباتى شريف، كه منافع شما در آن است، و
برايتان فوايدى دارد.
در
اين بيان اشاره است به اينكه نباتات نيز مانند حيوانات نر و مادهاند، كه بحث