responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 313

( الم تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ‌) ...(يُوقِنُونَ ) تفسير مفردات اين آيات در سوره‌هاى قبل گذشت، چيزى كه تذكرش لازم است اين است كه: كتاب را به لفظ حكيم توصيف كرده، و اين دلالت دارد بر اينكه هيچ لهو الحديثى در آن وجود ندارد، بلكه نقطه ضعف و درزى ندارد كه سخن باطل و لهو الحديث بخواهد آن را پر كند، و نيز آن را توصيف كرد به دو وصف هدى و(رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ) تا صفت حكيم بودن قرآن را تكميل كند، پس قرآن به سوى واقع و حق هدايت مى‌كند، و به واقع نيز مى‌رساند، نه مثل لهو الحديث كه انسان را از مهمش باز داشته، و به واقعى نمى‌رساند، و نيز قرآن رحمت است، نه نقمت تا از نعمت باز بدارد.

آن گاه محسنين را توصيف و معرفى نموده به اين كه نماز مى‌خوانند و زكات مى‌دهند، كه دو ركن مهم عملند، و به اين كه داراى ايقان به آخرتند، و معلوم است كه يقين به آخرت مستلزم يقين به توحيد و رسالت و همه شرايط و مراحل تقوى نيز هست، و همه اين توصيف‌ها كه براى كتاب كرده در مقابل لهو الحديث است، و دارد به كسى كه گوش به لهو الحديث مى‌دهد، مى‌گويد: به اين حقايق گوش كن، نه به لهو الحديث.

[نكوهش كسى كه براى اضلال مردم و منصرف ساختن آنان از حقائق و معارف قرآن، به ترويج‌(لَهْوَ الْحَدِيثِ) مى‌پرداخته است‌]

(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً ...) كلمه لهو به معناى هر چيزى است كه آدمى را از مهمش باز بدارد، و لهو الحديث آن سخنى است كه آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد، مانند حكايات خرافى، و داستانهايى كه آدمى را به فساد و فجور مى‌كشاند، و يا از قبيل سرگرمى به شعر و موسيقى و مزمار و ساير آلات لهو كه همه اينها مصاديق لهو الحديث هستند.

(لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ)- مقتضاى سياق اين است كه مراد از سبيل اللَّه قرآن كريم، و معارف حق و صحيح، از اعتقادات، و دستور العملها، و به خصوص داستانهاى انبياء، و امم گذشته بوده باشد، چون لهو الحديث و خرافات ساخته و پرداخته فكر انسانهاست كه است دست به دست گشته، در درجه اول معارض با اين داستانهاى حق و صحيح است، و در درجه دوم بنيان ساير معارف حق و صحيح را در انظار مردم سست نموده، و سپس منهدم مى‌سازد.

مؤيد اين معنا جمله بعدى است كه مى‌فرمايد:(وَ يَتَّخِذَها هُزُواً)، يعنى حديث را مسخره مى‌كند، چون نام خرافات نيز حديث است، و همين باعث و هن هر حديثى مى‌شود، و سبب مى‌گردد مردم احاديث واقعى را نيز به سخريه بگيرند.

پس همان طور كه گفتيم مراد از سبيل اللَّه ، قرآن است، بدان جهت كه مشتمل بر

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 313
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست