نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 183
كه عمل لواط
را و يا مقدمات شنيعه آن را در پيش روى همه انجام مىدادند.
بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: مراد از قطع سبيل ، بستن راههايى است كه به
شهر و ديار ايشان منتهى مىشد، چون قوم لوط از شهر بيرون مىشدند، و سر راه را بر
مسافرينى كه مىخواستند به شهر آنان درآيند مىگرفتند، و آن گاه هر يك سنگى به طرف
آنها پرتاب مىكردند، سنگ هر كس به هر كس مىخورد، او را مىگرفتند و اموالش را
غارت مىكردند، و با او عمل لواط انجام مىدادند، و تازه سه درهم نيز غرامت
مىستاندند، و در شهر قاضى داشتند كه او هم همين طور قضاوت مىكرد، و حق را به اهل
شهر مىداد .
بعضى[2]
ديگر گفتهاند: مراد از قطع سبيل ، اشاره به گناه ديگر آنان است،
و آن اينكه علاوه بر عمل زشت مزبور راهزنى هم مىكردند ولى به طورى كه
خواننده ملاحظه فرمود، سياق آيه خلاف اين را مىرساند.
بعضى[3]
ديگر گفتهاند: مراد از اتيان المنكر فى النادى ، اين است كه:
مجالسشان
همه رقم منكرات و اعمال زشت داشت، به يكديگر ناسزا، و ناملايم مىگفتند، و قمار
مىكردند، و به عابران سنگ مىانداختند، و دف و ناى مىنواختند، كشف عورت
مىكردند، لواط مرتكب مىشدند . ولى خواننده عزيز آنچه را كه از سياق استفاده
مىشد فهميد.
و
جمله(فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا ائْتِنا
بِعَذابِ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ) استهزاء و
سخريهاى بوده از ايشان، كه از آن برمىآيد لوط (ع) ايشان را به عذاب خدا تهديد
مىكرده، و ايشان در پاسخش از باب مسخره مىگفتند: چرا معطلى؟ اگر راست مىگويى
بياور آن عذاب را، و اين نكته در جاى ديگر به صراحت آمده كه(وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ)[4].
(قالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ) اين جمله
سؤال و درخواست فتح است از لوط (ع) و هم نفرينى است به قوم بدكارش، كه آنان را
مفسد ناميد، چون عملشان زمين را فاسد مىكرد براى اينكه نسل بشر را قطع و بشريت را
تهديد به فناء مىنمود.