responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 83

و ربى غير از خدا است، آن وقت مراد از آسمان عالم سماوى با سكنه آن از ملائكه و جن خواهد بود، نه آسمان مادى و اجرام مادى در آن. مؤيد اين معنا اين است كه جمله (وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ) قرين آسمانها قرار گرفته، چون گفتيم عرش مقام صدور احكام تمامى عالم است، كه يكى از جمله موجودات آن ارباب و آلهه آسمانها است. و معلوم است كه كسى كه چنين مقامى دارد كه همه احكام از آن مقام صادر مى‌شود، ديگر نمى‌تواند جز خدا بوده باشد، چون به اعتقاد خود آنان هم مقامى ما فوق مقام خدا نيست، پس جز او نمى‌تواند ربى در آن مقام قرار گيرد.

و اين عالم علوى نزد مشركين، عالم ارباب و آلهه است كه غير از خداى سبحان ربى و الهى ندارد، پس پرسيدن از رب آسمانها و جواب دادن به اينكه مشركين اعتراف دارند كه خدا است، نيز جوابى صحيح و بجا است.

پس معناى آيه- و خدا داناتر است- اين شد كه: بگو رب آسمانهاى هفتگانه كه اقدار امور و قضاهاى آن از آنجا نازل مى‌شود، و رب عرش عظيم كه احكام تمامى موجودات در عالم، از ملائكه و پايين‌تر از ايشان، از آنجا نازل مى‌شود كيست؟ چون شما كه اعتراف داريد كه همه آنها و آنچه را كه آنها مالكند مملوك خدا است، و خدا است كه به ايشان تمليك كرده.

(سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ) اين جمله حكايت جواب ايشان است كه اعتراف مى‌كنند به اينكه آسمانهاى هفتگانه و عرش عظيم از آن خدا است.

و معنايش اين است: اى رسول ما! به زودى جواب خواهند داد به اينكه همه آنها از آن خدا است، و تو در ملامت و توبيخ ايشان بگو كه وقتى آسمانهاى هفتگانه محل نزول امر، و عرش عظيم محل صدور آن، از آن خدا است، پس ديگر چرا از خشم او نمى‌پرهيزيد، و منكر بعث مى‌شويد و آن را از اساطير و افسانه‌هاى قرون گذشته خوانده، وقتى انبياى خدا شما را از آن بيم مى‌دهند مسخره‌شان مى‌كنيد، با اينكه او مى‌تواند امر به بعث اموات و ايجاد حيات آخرت را براى انسانها صادر نموده و از آسمان نازلش كند.

و يكى از تعبيرهاى لطيف قرآن همين تعبير به كلمه للَّه است، براى اينكه برهانى كه عليه مشركين اقامه شد با ملك تمام مى‌شود نه با ربوبيت، چون مشركين ربوبيت خدا را در عالم قبول ندارند.

(قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ) كلمه ملكوت به معناى ملك يعنى سلطنت و حكومت است، چيزى كه هست اين‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 83
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست