responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 71

مردم به آن دچار شدند، ولى ظاهر بيشتر روايات اين است كه بعد از هجرت اتفاق افتاده، و اين با اعتبار عقلى سازگار نيست.

و در تفسير قمى در ذيل آيه‌(وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ) روايت آمده كه: حق رسول خدا 6، و امير المؤمنين (ع) است‌[1].

مؤلف: اين روايت از رواياتى است كه باطن قرآن را بيان مى‌كند و ما پيرامون بطن قرآن در بحث محكم و متشابه بحث كرديم و نظير اين روايت حديثى است كه در همان كتاب در ذيل جمله‌(وَ إِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ) آمده كه فرمودند: مقصود از صراط مستقيم ولايت امير المؤمنين (ع) است‌[2]. و نيز نظيرش آن حديثى است كه در ذيل جمله‌(عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ) آورده كه فرمودند: از امام اعراض مى‌كنند[3].

و در همان كتاب در روايت ابى الجارود از امام ابى جعفر (ع) آورده كه در تفسير آيه‌(أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ) فرمود: يعنى از آنها در خواست اجر مى‌كنى و حال آنكه پاداش پروردگارت بهتر است‌[4].

و در كافى به سند خود از محمد بن مسلم روايت آورده كه گفت: به امام باقر (ع) عرض كردم معناى آيه‌(فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُونَ) چيست؟

فرمود استكانت به معناى خضوع است، و تضرع اين است كه دستها را به التماس بلند كنى‌[5].

و در مجمع البيان مى‌گويد: از مقاتل بن حيان، از اصبغ بن نباته، از امير المؤمنين (ع) روايت شده كه فرمود: رسول خدا 6 فرمود: بلند كردن دستها از استكانت است. پرسيدم: استكانت چيست؟ فرمود: مگر آيه‌(فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُونَ) را نخوانده‌اى؟ اين روايت را ثعلبى و واحدى نيز در تفسير خود نقل كرده‌اند[6].

باز در همان كتاب از امام صادق (ع) نقل كرده كه فرموده: استكانت دعاء است و تضرع دست بلند كردن در نماز مى‌باشد[7].


[1] تفسير قمى، ج 2، ص 92.

[2] ( 2 و 3) تفسير قمى، ج 2، ص 92.

[3] ( 2 و 3) تفسير قمى، ج 2، ص 92.

[4] تفسير قمى، ج 2، ص 94.

[5] اصول كافى، ج 4، ص 230، باب التضرع، ح 2.

[6] نور الثقلين، ج 3، ص 550 به نقل از مجمع البيان.

[7] مجمع البيان، ج 7، ص 113.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 71
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست