نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 583
كه به ثوابش دارند عبادت مىكنند و اين طبقه
عبادتشان عبادت حريصان است، كه داعيشان بر عبادت طمع است. دسته دوم، او را عبادت
مىكنند بدين جهت كه از آتش او بيمناكند و اين عبادت عبادت بردگان است، كه داعيشان
بر عبادت ترس است، و ليكن من خدا را به خاطر محبتى كه به او دارم عبادت مىكنم و
اين عبادت كرام است، كه داعيشان بر عبادت محبت است كه خود مستلزم امنيت است، كه
خداى تعالى در بارهشان فرمود:(وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ
يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ) و نيز فرموده:(قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي
يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ)[1]. پس
كسى كه خداى را دوست بدارد خدا هم دوستش مىدارد و كسى كه خدا دوستش بدارد از
ايمنان مىباشد[2].
مؤلف: لازمه استدلالى كه در اين حديث شده اين است كه حسنه در آيه
شريفه به ولايت تفسير شود، ولايتى كه عبارت است از عبادت خداى تعالى از طريق محبت
و باعث است كه اراده عبد در اراده خدا فانى گشته، در عوض خداى تعالى هم امور آن
بنده را خودش تكفل نموده و در او تصرف نمايد و اين يكى از دو معناى ولايت على (ع)
است. پس آن جناب صاحب ولايت و اولين كسى است كه از اين مساله براى امت فتح باب كرد
و ممكن است بيشتر روايات وارده در اينكه مراد از حسنه ولايت على است نيز به همين
معنا تفسير شود.
و در الدر المنثور است كه ابو الشيخ و ابن مردويه و ديلمى، از كعب بن
عجزه از رسول خدا 6 روايت كرده كه در معناى جمله(مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها)
فرمود: منظور از حسنه شهادت به لا اله الا اللَّه است، هم چنان كه
منظور از سيئه شرك به خداست، كه فردا به اولى گفته مىشود: نجات يافتى و به اين
گفته مىشود: هلاك شدى[3].
مؤلف: اين معنا از رسول خدا 6 به عبارات مختلف و به طرق گوناگونى
نقل شده و جا دارد اين تفسير، يعنى تفسير حسنه به لا اله الا اللَّه
مقيد شود به سائر احكام شرعيه، كه از لوازم توحيدند و گر نه بايد تشريع آن احكام
لغو باشد، (خلاصه اينكه معنا ندارد حسنه در آيه منحصر در كلمه توحيد بوده باشد).
[1] بگو اگر خداى را دوست مىداريد پيرويم كنيد تا خدا نيز شما
را دوست بدارد و گناهانتان را بيامرزد. سوره آل عمران، آيه 31.