نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 538
است.
(فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا
آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ)يعنى قوم لوط جوابى نداشتند جز اينكه گفتند: خاندان لوط را از شهر
خود بيرون كنيد، چون آنان مردمى هستند كه مىخواهند از اين عمل منزه باشند، البته
معلوم است كه اين كه گفتند: مىخواهند منزه باشند به عنوان مسخره
گفتند و گر نه عمل خود را زشت نمىدانستند، تا دورى از آن نزاهت باشد.
(فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ
قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرِينَ) مراد از كلمه
اهله اهل بيت لوط است، چون در سوره ذاريات فرموده:(فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ)[1] پس قهرا اهل لوط منحصر در همان اهل خانهاش مىشود و اينكه در باره
همسر او فرمود:(قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرِينَ) معنايش اين است كه: ما او را از جمله باقى ماندگان در عذاب قرار
داديم.
(وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ
الْمُنْذَرِينَ) مراد از مطر در اينجا
سنگريزهاى از سجيل است، زيرا در جاى ديگر فرموده:(وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ)[2] و
اگر كلمه مطرا- بارانى ، را نكرده آورد كه نوعيت را مىرساند، براى اين
است كه بفهماند بارانى بر آنان بارانديم كه داستانى عظيم داشت.
[1] كه ما در آن شهر غير از يك خانه مسلمان نيافتيم. سوره
ذاريات، آيه 36.