نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 534
(وَ كانَ فِي الْمَدِينَةِ
تِسْعَةُ رَهْطٍ ...) راغب مىگويد كلمه
رهط به معناى خويشاوندان كمتر از ده نفر است. و بعضى گفتهاند تا چهل نفر را
هم شامل مىشود[1].
بعضى[2] ديگر
گفتهاند: فرق ميان رهط و كلمه نفر اين است كه كلمه رهط از سه و يا
هفت تا ده را شامل مىشود و كلمه نفر از سه تا نه را.
و اما اينكه مراد از رهط چيست؟ بعضى[3]
گفتهاند: يعنى اشخاص و لذا تمييز براى عدد نه واقع شده، چون معناى جمع را
مىداده، پس معلوم مىشود آنهايى كه بر سر سوگند اختلاف داشتهاند نه نفر مرد
بودهاند.
[هم قسم شدن مفسدان براى قتل صالح 7 و اهل او، و مكر
خدا و هلاك ساختن آنان]
(قالُوا تَقاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ
أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَ إِنَّا
لَصادِقُونَ) كلمه تقاسم به معناى شركت در سوگند است. و كلمه
تبييت ، به معناى سوء قصد در شب است. و كلمه اهل به معناى آن كسى
است كه: يك خانه، او و مثل او را در خود جمع مىكند و يا خويشاوندى و يا دين آنان
را جمع مىنمايد، (پس اهل خانه و اهل دين و اهل بيت، به معناى كسانى است كه يك
خانه و يك دين و يك دودمان آنها را با هم جمع كند) و شايد مراد از
أهله در آيه مورد بحث، همسر و فرزندان باشد، به قرينه اينكه بعد از آن
مىفرمايد:( ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا)- آن گاه به وليش مىگوييم ما ناظر نبوديم و جمله(وَ إِنَّا لَصادِقُونَ)
عطف است بر جمله(ما شَهِدْنا) و در حقيقت جزو مقول
قول و تتمه كلام است.
و معناى آيه اين است كه: آن جمعيتى كه فساد مىكردند به خدا سوگند
خوردند و گفتند: ما شبانه او و اهل او را مىكشيم، آن گاه صاحب خون آنان را اگر به
خونخواهى برخاست و ما را تعقيب كرد، مىگوييم كه ما حاضر و ناظر در هلاكت اهل او
نبودهايم و ما راست مىگوييم، و معلوم است كه اگر شاهد و ناظر هلاكت اهل او
نباشند، شاهد هلاكت خود او هم نيستند، حالا يا به ملازمه و يا به قول بعضى[4] به اولويت.
و چه بسا بعضى گفتهاند كه جمله(وَ إِنَّا لَصادِقُونَ) حال از فاعل در
نقول است، يعنى ما به وليش چنين و چنان مىگوييم، در حالى كه در اين گفتار
راستگو باشيم،