نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 532
از همين جا معلوم مىشود كه در حقيقت، قوم
صالح سه فريق شدند: فريقى از آنان از ايمان به خدا استكبار ورزيدند، فريق دوم
طايفهاى از مستضعفين، كه پيرو همان مستكبرين شدند، طايفه سوم، يك دسته از
مستضعفين كه به وى ايمان آوردند.
(قالَ يا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ
قَبْلَ الْحَسَنَةِ ...) معناى استعجال به
سيئه قبل از حسنه ، اين است كه: قبل از رحمت الهى كه سببش ايمان و استغفار
است به درخواست عذاب مبادرت كنند.
و با اين معنا روشن مىشود كه صالح اين توبيخ را وقتى كرد كه ايشان
ناقه را كشته و به وى گفته بودند:(يا صالِحُ
ائْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ)[1].
بنا بر اين، جمله(لَوْ لا
تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ)
تحريك و تشويق به ايمان و توبه است، تا شايد خدا به ايشان رحم كند و عذابى كه به
ايشان وعده داده به وعدهاى كه دروغ نمىشود از آنان بر دارد.
[مقصود از تطير و طائر در گفتگوى صالح
7 و قوم ثمود:(قالُوا
اطَّيَّرْنا بِكَ وَ بِمَنْ مَعَكَ ...)]
(قالُوا اطَّيَّرْنا بِكَ وَ بِمَنْ مَعَكَ قالَ
طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ) كلمه: اطيرنا در اصل تطيرنا بوده، كه صيغه
متكلم مع الغير از باب تفعل است، كه مصدرش تطير مىشود و تطير به معناى فال بد زدن
به چيزى و شوم دانستن آن است، خواهى پرسيد، ثلاثى مجرد آن طير است كه
به معناى مرغ است، پس چرا در باب تفعل معناى فال بد زدن را مىدهد؟ در جواب
مىگوييم: چون مردم غالبا با مرغ فال مىزدند و لذا شوم دانستن چيزى را تطير
خواندند و همچنين به طورى كه گفتهاند بهره هر كسى را از شر، طائر او ناميدند.
پس اينكه مردم به صالح خطاب كردند كه ما به تو تطير مىزنيم و
به هر كس كه با توست معنايش اين است كه: تو و هم مسلكانت را شوم مىدانيم،
چون مىبينيم از روزى كه تو قيام به دعوت خود كردى ما گرفتار محنتها و بلاها
شديم، پس هرگز به تو ايمان نمىآوريم.
صالح در پاسخ تطير آنان فرمود: طائرتان نزد خداست يعنى
بهرهتان از شر، و آن عذابى كه اعمال شما مستوجب آن است نزد خداست.
[1] اى صالح اگر راست مىگويى بياور آن عذابى را كه ما را بدان
تهديد مىكنى. سوره اعراف، آيه 77.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 532