responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 531

در آن شهر نه نفر بودند كه در آن سر زمين فساد مى‌كردند و اصلاح نمى‌كردند (48).

گفتند: بياييد قسم ياد كنيد به خدا كه شبانه او را با كسانش از ميان بر داريم آن گاه به خونخواه و ولى دم وى گوييم ما هنگام هلاك كسان او حاضر نبوديم و ما راست گويانيم (49).

آنها نيرنگى كردند و ما نيز در آن حال كه غافل بودند تدبيرى كرديم (50).

بنگر عاقبت نيرنگشان چه شد كه ما همگيشان را با قومشان هلاك كرديم (51).

اينك خانه‌هايشان براى آن ستم‌ها كه مى‌كردند خالى مانده كه در اين براى گروهى كه بدانند عبرتى است (52).

و كسانى را كه ايمان داشتند و پرهيزكار بودند نجات داديم (53).

بيان آيات‌

اين چند آيه، اجمالى از داستان صالح پيغمبر و قومش را آورده، و در آن جانب تهديد و انذار بر جانب بشارت و نويد غلبه دارد و اين معنا را در سابق نيز، خاطرنشان كرديم.

( وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى‌ ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً) ...(يَخْتَصِمُونَ ) كلمه اختصام به معناى تخاصم و نزاع طرفينى است و اگر دو فريق را با صفت جمع يختصمون توصيف كرد، با اينكه جا داشت بفرمايد: فريقان يختصمان بدين جهت است كه مراد از فريقان ، تنها دو فريق معينى نيست، بلكه مراد از آن، مجموع امت است و كلمه اذا فجائيه و به معناى ناگهان است.

و معناى آيه اين است كه: ما به سوى قوم ثمود برادر و فاميلشان صالح را فرستاديم و اميد آن مى‌رفت كه بر ايمان به خدا اجتماع نموده و متفق گردند و ليكن بر خلاف انتظار و بطور ناگهانى به دو فريق از هم جدا شدند، فريقى ايمان آورد، و فريقى ديگر كفر ورزيد، در باره حق با هم به نزاع و كشمكش پرداختند و هر فريقى مى‌گفت حق با من است.

و بعيد نيست مراد از اختصامشان با يكديگر، همان جريانى باشد كه خداى تعالى در جاى ديگر از كلام مجيدش، از آنان حكايت كرده و فرموده است:(قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ؟ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ، قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ )[1].


[1] از قوم صالح، آنان كه استكبار كردند به ضعفاى مؤمنين ايشان گفتند: راستى علم داريد به اينكه صالح فرستاده از ناحيه پروردگار خويش است؟ گفتند: آرى ما به آنچه كه مامور ابلاغ آن است ايمان آورديم،( ولى) آنان كه گردنكشى و تكبر كردند گفتند: ما به آنچه شما ايمان آورديد كافريم. سوره اعراف، آيه 75 و 76.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 531
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست