نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 521
تو اينطور بود و اين جمله، يعنى جمله(أَ هكَذا عَرْشُكِ) كلمه امتحان است. و اگر
فرمود:
( أَ هكَذا عَرْشُكِ)-
آيا اين چنين بود تخت تو ، و نفرمود: ا هذا عرشك- آيا اين است عرش
تو براى اين بود كه تخت را بيشتر مجهول و ناشناخته كند، لذا از مشابهت اين
تخت با تخت خود او در شكل و صفات پرسش نمود، كه معلوم است اين گونه سؤال در
ناشناخته كردن تخت، مؤثرتر است.
(قالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ)-
مراد از اينكه گفت گويا اين همان است اين است كه: اين همان
است و اگر اينطور تعبير كرد، خواست تا از سبك مغزى و تصديق بدون تحقيق
اجتناب كند، چون غالبا از اعتقادات ابتدايى كه هنوز وارسى نشده و در قلب جاى
نگرفته است با تشبيه، تعبير مىآورند، (مىگويند مثل اينكه فلانى آمده، يا گويا
فلانى رفته و مثل اينكه اين كتاب مال فلانى است و همچنين).
(وَ أُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ كُنَّا
مُسْلِمِينَ)- ضمير ها در كلمه قبلها به همين معجزه و
آيت، يا حالت رؤيت آن برمىگردد و معنايش اين است كه: ما قبل از اين معجزه،
يا قبل از اين حالت كه معجزه را مىبينيم عالم به آن بوديم و از ظاهر سياق
برمىآيد كه اين جمله، تتمه كلام ملكه سبأ باشد، بنا بر اين، وضع چنين بوده كه
وقتى ملكه تخت را مىبيند، و درباريان سليمان از آن تخت از وى مىپرسند، احساس
كرده كه منظور آنان از اين پرسش اين است كه: به وى تذكر دهند كه متوجه قدرت خارق
العاده سليمان (ع) باش، لذا چون از سؤال آنان، اين اشاره را فهميده، در پاسخ گفته
است: ما قبلا از چنين سلطنت و قدرتى خبر داشتيم، يعنى احتياجى به اين اشاره و تذكر
نيست، ما قبل از ديدن اين معجزه، از قدرت او و از اين حالت خبر داشتيم و تسليم او
شده بوديم و لذا در اطاعت و فرمان او سر فرود آوردهايم.
بعضى[1] از مفسرين
گفتهاند: جمله:(وَ أُوتِينَا الْعِلْمَ ...)
كلام سليمان است. بعضى[2] ديگر
گفتهاند: سخن درباريان سليمان است. بعضى[3]
ديگر گفتهاند: كلام ملكه سبأ است، و ليكن معنايش اين است كه ما قبلا مىدانستيم
كه تخت ما از دربارمان به اينجا منتقل شده.
ولى هيچ يك از اين وجوه صحيح نيست.
(وَ صَدَّها ما كانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّها
كانَتْ مِنْ قَوْمٍ كافِرِينَ) كلمه صد به
معناى جلوگيرى و برگرداندن است و متعلق آن، تسليم خدا شدن