responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 516

نيز در جمله لنخرجنهم لام سوگند است.

بعد از آنكه مردم سبأ فرمان سليمان (ع) را كه فرموده بود:(وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ) مخالفت نموده و آن را به فرستادن هديه تبديل كردند و از ظاهر اين رفتار برمى‌آيد كه از تسليم شدن سرپيچى دارند، بناچار سليمان كار ايشان را سر برتافتن از فرمان خود فرض كرده، روى اين فرض، ايشان را تهديد كرد به اينكه سپاهى به سويشان گسيل مى‌دارد كه در سبأ طاقت نبرد با آن را نداشته باشند و به همين جهت، ديگر به فرستاده ملكه نفرمود: اين پيام را ببر و بگو اگر تسليم نشوند و نزد من نيايند چنين لشكرى به سويشان مى‌فرستم، بلكه فرمود: تو برگرد كه من هم پشت سر تو اين كار را مى‌كنم، هر چند كه در واقع و به هر حال لشكر فرستادن، مشروط بود به اينكه آنان تسليم نشوند.

و از سياق برمى‌آيد كه آن جناب هديه مذكور را نپذيرفته و آن را برگردانيده است.

(قالَ يا أَيُّهَا الْمَلَؤُا أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ) اين سخنى است كه سليمان (ع) بعد از برگرداندن هديه سبأ و فرستادگانش گفته و در آن خبر داده كه ايشان به زودى نزدش مى‌آيند، در حالى كه تسليم باشند، سليمان (ع) در اين آيه به حضار در جلسه مى‌گويد: كداميك از شما تخت ملكه سبا را قبل از اينكه ايشان نزد ما آيند در اينجا حاضر مى‌سازد؟ و منظورش از اين فرمان اين است كه وقتى ملكه سبأ تخت خود را از چندين فرسخ فاصله در حضور سليمان حاضر ديد، به قدرتى كه خدا به وى ارزانى داشته و به معجزه باهره او، بر نبوتش پى ببرد، تا در نتيجه تسليم خدا گردد، هم چنان كه به شهادت آيات بعد، تسليم هم شدند.

[آورده شدن تخت بلقيس به وسيله كسى كه (عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ‌) ]

(قالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ) كلمه عفريت - به طورى كه گفته‌اند- به معناى شرير و خبيث است. و كلمه آتيك بنا بر آنچه بعضى‌[1] گفته‌اند اسم فاعل است يعنى من آورنده آنم، ممكن هم هست متكلم وحده از مضارع اتى ياتى باشد، يعنى من آن را برايت مى‌آورم، ولى اسم فاعل بودنش با سياق، مناسبت بيشترى دارد، چون بر تلبس يعنى اشتغال به فعل دلالت دارد و نيز با عطف شدن جمله‌(وَ إِنِّي عَلَيْهِ ...) كه جمله‌اى است اسمى مناسب‌تر است.

ضمير عليه در جمله‌(وَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ) به إتيان- آوردن برمى‌گردد، و


[1] روح المعانى، ج 19، ص 202.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 516
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست