نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 514
دلالت مىكند، تلبس به صفت ذلت را هم
مىرساند.
و جمله(كَذلِكَ يَفْعَلُونَ)، بعد از جملات(أَفْسَدُوها وَ
جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً) كه
اصل وقوع را مىرساند، استمرار آن را نيز مىرساند و معنايش اين است كه: اين رفتار
از پادشاهان هميشگى و مستمر است، (اينطور نيست كه نسبت به كشور ما رفتارشان طورى
ديگر شود).
بعضى[1] از مفسرين
گفتهاند: اين جمله جزء كلام ملكه نيست، بلكه كلام خداى سبحان است، ولى حرف صحيحى
نيست، چون مقام، اقتضاى چنين تصديقى را ندارد.
[سبائيان براى سليمان هديه مىفرستند و او هديه آنان را رد مىكند]
(وَ إِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَناظِرَةٌ
بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ) يعنى من نزد سليمان خواهم
فرستاد و اينگونه سخن گفتن لحن سخن گفتن پادشاهان است، كه تجبر و عزت ملوكى را
مىرساند و گر نه در كلام خود، نام سليمان را مىبرد، ليكن زبان خود را از بردن
نام او نگه داشت و مساله را به او و درباريانش با هم نسبت داد و نيز فهمانيد كه سليمان
هم هر چه مىكند به دست ياران و ارتشيان و به كمك رعيت خود مىكند.
و معناى اينكه گفت:(فَناظِرَةٌ بِمَ
يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ) اين است كه ببينيم چه عكس
العملى نشان مىدهد، تا ما نيز به مقتضاى وضع او عمل كنيم و اين- همانطور كه
گفتيم- اظهار نظر ملكه سبأ بود، و از كلمه مرسلون به دست مىآيد كه
هديهاى را كه وى براى آن جناب فرستاد به دست جمعى از درباريانش بود، هم چنان كه
از سخن بعدى سليمان (ع) كه فرمود:( ارْجِعْ
إِلَيْهِمْ)- برگرد نزد ايشان ، برمىآيد كه آن جمع، رئيسى داشتهاند و
رئيس به تنهايى نزد سليمان راه يافته و هديه را به او داده است.
(فَلَمَّا جاءَ سُلَيْمانَ قالَ أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ
فَما آتانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتاكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ
تَفْرَحُونَ)ضمير در جاء به مالى برمىگردد كه به عنوان هديه نزد
سليمان فرستاده شد.
احتمال هم دارد كه به حامل هديه يعنى رئيس هيئت اعزامى سبأ برگردد.
استفهام در جمله(أَ تُمِدُّونَنِ
بِمالٍ) توبيخى است، و خطاب در آن به فرستاده و فرستنده هر دو برمىگردد و
اين را تغليب گويند، كه صاحب سخن رو به حاضران كند، ولى حاضر و غايب را مورد عتاب
قرار دهد، سليمان (ع) هم اينطور كلى سخن گفت و