responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 470

تصويرهاى موهومى سرخوش بوده و از اينكه از حق به غير حق منحرف شوند و از رشد به سوى غوايت برگردند خوشحال شوند و از اين شعراء هم كسانى خوششان مى‌آيد و ايشان را پيروى مى‌كنند كه خود نيز غاوى و گمراه باشند و جمله‌(وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ) همين معنا را مى‌رساند.

(أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ)- كلمه يهيمون از هام- يهيم- هيمانا است و اين واژه به معناى آنست كه كسى پيش روى خود را بگيرد و برود، و مراد از هيمان كفار در هر وادى، افسار گسيختگى آنان در سخن گفتن است، مى‌خواهد بفرمايد: اينها بند و بارى در حرف زدن ندارند، حد و مرزى در آن نمى‌شناسند، چه بسا كه باطل و مذموم را مدح كنند، عينا همانطورى كه حق و محمود را بايد ستايش كرد و بر عكس چه بسا زيبا و جميل را آن چنان مذمت مى‌كنند كه يك امر قبيح و زشت بايد مذمت شود و چه بسا مردم را به سوى باطل دعوت نموده و از حق بر مى‌گردانند و اين روش خود انحراف از راه فطرت انسانى است، كه اساسش بر رشد است و رشد هم داعى به سوى حق است و نيز اينكه چيزهايى مى‌گويند كه خود عمل نمى‌كنند، عدول از راه فطرت است.

خلاصه حجتى كه در اين آيات سه‌گانه اقامه شده، اين است كه رسول خدا 6 شاعر نيست، براى اينكه شاعر كسى است كه گمرهان او را پيروى مى‌كنند، چون صناعت شعر اساسش بر غوايت و خلاف رشد است، ليكن مى‌بينيد كه آن افرادى كه اين رسول را پيروى مى‌كنند، به منظور رشد و رسيدن به واقع و به طلب حق پيروى مى‌كنند، چون مى‌بينند كه دعوت او و كلامى كه به نام قرآن نزد او است، مشتمل است بر دعوت بر حق و رشد، نه باطل و غى.

(إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً ...) اين استثناء، استثناى عده‌اى از شعرا است كه فرمود: پايه كارشان غوايت و گمراهى است و آن عده عبارتند از شعرايى كه ايمان دارند، چون ايمان و عمل صالح آدمى را طبعا از ترك حق و پيروى باطل، جلوگيرى مى‌كند و اينكه فرموده: خدا را بسيار ذكر مى‌كنند، براى اينست كه ذكر كثير خدا، آدمى را همواره به ياد خدا مى‌اندازد و او را به سوى حق، آن حقى كه مايه رضايت اوست مى‌برد و از باطل كه او دوست نمى‌دارد بندگان به آن مشغول باشند بر مى‌گرداند، در نتيجه چنين كسان دچار آن گمراهى‌ها نمى‌شوند، كه آن دسته ديگر دچارش مى‌باشند.

با اين بيان روشن مى‌شود كه چرا جمله استثناء را مقيد به ايمان و عمل صالح كرده،

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 470
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست