نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 46
بعضى[1]
از مفسرين آن را به معجزه عصا تفسير كردهاند صحيح نيست.
(إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا
قَوْماً عالِينَ) بعضى[2]
گفتهاند: اگر تنها بزرگان فرعون را نام برده و نام قوم را نبرده از اين جهت است
كه ملأ، بزرگان و اشراف بودهاند، و مردم همه تابع ايشان.
منظور از عالين اين است كه نسبت به ديگران علو و برترى
داشته، ديگران را بنده و فرمانبر خود كرده بودند، هم چنان كه بنى اسرائيل را هم
عبد خود قرار داده بودند، پس علو در زمين كنايه است از طغيان بر اهل زمين، و اهل
زمين را به اطاعت خود در آوردن.
(فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا وَ
قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ) مراد از بشر بودن آن دو
(موسى و هارون) و همانند بودنشان با آنان اين است كه اين دو فضيلتى بر ما ندارند،
و چطور مىتوانند فضيلتى داشته باشند و حال آنكه دودمانشان بردگان مايند؟ پس ما
همانطور كه بر قوم آن دو برترى داريم، بر خود آن دو نيز برترى داريم. و چون برترى
داريم، آن دو نيز بايد ما را بپرستند، همانطور كه قومشان ما را مىپرستند، نه
اينكه ما به آن دو ايمان بياوريم، هم چنان كه خود فرعون به موسى گفت:(لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلهَاً غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ
الْمَسْجُونِينَ)[3] خداى تعالى اين قصه را با جمله(فَكَذَّبُوهُما فَكانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ) كه
خبر از هلاكت آنان مىدهد، خاتمه داده، سپس فرموده:(وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ) كه مراد از ضمير هم بنى اسرائيل است، چون تورات بعد از
هلاك شدن فرعون و قومش نازل شد.
(وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ آيَةً وَ
آوَيْناهُما إِلى رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِينٍ)
قبلا در داستان مسيح (ع) گذشت كه مقصود از آيت، همان ولادت خارق العاده آن جناب
است، و چون اين آيت، قائم به مسيح و مريم (ع) بوده لذا هر دو را به عنوان يك آيت
شمرده است.
كلمه آوينا از مصدر ايواء و ايواء كه باب
افعال است، از أوى است كه در اصل به معناى بازگشت بوده، سپس در بازگشت
انسان به خانه و مسكن استعمال شد. و جمله آواه الى مكان كذا به معناى
اين است كه او را در فلان مكان جاى داد، و كلمه ربوة به معناى مكان و
بلند و هموار و وسيع است، و كلمه معين به معناى آب جارى است.