responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 453

را در آن به طور مفصل ايراد كنيم، گفتارى جامع در پيرامون دو مطلب، يكى ملك و ديگرى وحى.

(لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ‌) - يعنى تا آنكه از داعيان به سوى خداى سبحان باشى، مردم را از عذاب او بيم دهى، آرى در عرف و اصطلاح قرآن، مقصود از منذر مطلق دعوت كنندگان به سوى خداست، نه خصوص پيامبر و رسول، خداوند متعال درباره مؤمنين جن فرموده:(وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَيْكَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلى‌ قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ)[1]، و درباره دانش‌آموزان علوم دين، كه ايمان به خدا و دين دارند فرموده:(لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ)[2].

و اگر در آيه مورد بحث انذار را غايت و هدف از نازل كردن قرآن معرفى كرده، نه نبوت و رسالت آن جناب را، براى اين بوده كه هر چند نبوت آن جناب نيز نتيجه انزال كتاب است، ولى چون سياق آيات، سياق تهديد است، لذا اين را نتيجه و هدف قرار داد.

(بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ)- يعنى به لسانى عربى كه در عربيتش ظاهر و آشكار است، و يا مقاصد را با بيان تمام بيان مى‌كند، و جار و مجرور بلسان متعلق است به كلمه نزل در آيه قبلى، يعنى روح الامين آن را به زبان عربى آشكار نازل كرد.

بعضى‌[3] از مفسرين احتمال داده‌اند كه متعلق باشد به كلمه منذرين كه در اين صورت معنا چنين مى‌شود: روح الامين آن را بر قلب تو نازل كرد، تا تو نيز در زمره منذرين از عرب باشى، مانند: هود و صالح و اسماعيل و شعيب (ع)، ولى وجه اول بهتر است.

[معناى اينكه فرمود قرآن در كتب انبياى گذشته آمده بوده (انه لفى ذبر الاولين)]

(وَ إِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ) ضمير انه به قرآن بر مى‌گردد و يا به نزول آن بر قلب رسول خدا 6، و كلمه زبر جمع زبور است، كه به معناى كتابست، و معناى آيه اين است كه خبر آمدن قرآن و يا نزولش بر تو، در كتب گذشتگان از انبياء آمده بود.

بعضى‌[4] ديگر گفته‌اند: ضمير به معانى قرآن و آن معارف كليه‌اى كه در قرآن است بر


[1] زمانى كه چند نفر از جن را روانه نزد تو كرديم تا قرآن را بشنوند، همين كه حضور به هم رسانيدند، به يكديگر سفارش كردند كه گوش فرا دهيد و سكوت كنيد و چون مجلس تمام شد، به سوى قوم خود برگشتند در حالى كه انذار مى‌كردند. سوره احقاف، آيه 29.

[2] تا در دين تعلم و تفقه كنند و چون بر مى‌گردند قوم خود را انذار كنند. سوره برائت، آيه 122.

[3] تفسير كشاف، ج 3، ص 334.

[4] تفسير كشاف، ج 3، ص 335.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 453
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست