نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 436
هم چنان كه ممكن است متصل به مفعول،
يعنى ذكران باشد، كه در اين صورت معنا چنين مىشود: آيا در بين
عالميان با اين همه كثرت كه دارند و اين همه زنان در آنان هست تنها به سر وقت
مردان مىرويد؟!(وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ
رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ ...) كلمه تذرون
به معناى تتركون است، يعنى زنان را رها مىكنيد، و اين كلمه ماضى
ندارد، يعنى از ماده ذرو ماضى ساخته نشده است.
اگر در خلقت انسان و انقسامش به دو قسم نر و ماده و نيز به جهازات و
ادواتى كه هر يك از اين دو صنف مجهز به آن هستند و همچنين به خلقت خاص هر يك دقت
كنيم، جاى هيچ ترديد باقى نمىماند كه غرض صنع و ايجاد، از اين صورتگرى مختلف و از
اين غريزه شهوتى كه آن هم مختلف است، در يك صنف از مقوله فعل و در ديگرى از مقوله
انفعال است، اين است كه دو صنف را با هم جمع كند و بدين وسيله عمل تناسل كه حافظ
بقاء نوع انسانى تا كنون بوده انجام پذيرد.
پس يك فرد از انسان نر، كه او را مرد مىخوانيم، بدين جهت كه مرد خلق
شده است براى يك فرد ماده از اين نوع نه براى يك فرد نر ديگر، و يك فرد از انسان
ماده كه او را زن مىناميم براى نر از اين نوع خلق شده نه براى يك فرد ماده ديگر،
آنچه مرد را در خلقتش مرد كرده براى زن خلق شده و آنچه كه در زن است و در خلقت او
را زن كرده براى مرد است و اين زوجيت طبيعى است، كه صنع و ايجاد عالم ميان مرد و
زن يعنى نر و ماده آدمى بر قرار كرده و اين جنبنده را زوج كرده است.
از سوى ديگر اغراض و نتايجى كه اجتماع و يا دين در نظر دارد اين
زوجيت را تحديد كرده و برايش مرزى ساخته به نام نكاح، كه يك جفت گيرى اجتماعى و
اعتبارى است، به اين معنا كه اجتماع ميان دو فرد- نر و ماده- از انسان كه با هم
ازدواج كردهاند، نوعى اختصاص قائل شده، كه اين اختصاص مساله زوجيت طبيعى را تحديد
مىكند، يعنى به ديگران اجازه نمىدهد كه در اين ازدواج شركت كنند.
پس فطرت انسانى و خلقت مخصوص به او، او را به سوى ازدواج با زنان
هدايت مىكند، نه ازدواج با مردان. و نيز زنان را به سوى ازدواج با مردان هدايت
مىكند، نه ازدواج با زنى مثل خود. و نيز فطرت انسانى حكم مىكند كه ازدواج مبنى
بر اصل توالد و تناسل است، نه اشتراك در مطلق زندگى.
[توضيح ما خلق لكم كه در سخن لوط 7 با قوم
خود آمده، با بيان اينكه آميزش با همجنس بر خلاف نظام خلقت و فطرت انسان است]
از اينجا روشن مىشود كه در جمله(ما خَلَقَ لَكُمْ) آنچه به ذهن نزديكتر است اين
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 436