نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 423
استعمال مىشود، مىگويند: امددت
الجيش بمدد و الانسان بطعام- من لشكر را به مدد يارى كردم و فلانى را به اطعام مدد
دادم و بيشتر موارد استعمال امداد در محبوب است، به خلاف كلمه
مد كه بيشتر در مكروه استعمال مىشود، هم چنان كه هر دو كلمه در قرآن كريم
آمده، يك جا فرموده: (وَ أَمْدَدْناهُمْ
بِفاكِهَةٍ)- ايشان را با ميوه مدد داديم ، جاى ديگر
مىفرمايد:( وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ
مَدًّا)- براى او از عذاب دنبالهاى كه خود مىدانيم درست
مىكنيم [1].
جمله(وَ اتَّقُوا الَّذِي
أَمَدَّكُمْ ...) در معناى تعليق حكم به وصف است، كه خود
عليت آن وصف را مىرساند و معنايش اين است كه بپرهيزيد از خدايى كه شما را با
نعمتهاى خود مدد مىدهد، چرا بپرهيزيد؟ براى همين كه شما را مدد مىدهد، پس بر شما
واجب است كه شكرش را به جاى آريد و نعمتهايش را در آنجا كه بايد مصرف كنيد، مصرف
نماييد، نه اينكه به آن اتراف و استكبار بورزيد، چون كفران نعمت، غضب و عذاب خداى
را به دنبال دارد، هم چنان كه فرمود:(لَئِنْ
شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ)[2].
و آن گاه اجمالى از نعمتها را ذكر كرده، در اول فرموده:( أَمَدَّكُمْ بِما تَعْلَمُونَ)-
شما را مدد داد به آنچه خودتان مىدانيد ، آن گاه همان اجمال را تفصيل داده،
بار دوم فرمود:
در جمله اولى نكته ديگرى نيز هست و آن اينست كه خود شما مىدانيد كه
اين نعمتها از امداد خداى تعالى و صنع اوست و احدى غير او در ايجاد آنها و امدادش
به شما شركت نداشته، پس تنها او است كه بر شما واجب است از نافرمانيش بپرهيزيد و
شكرش را به جاى آورده، او را بپرستيد، نه بتها و اصنام، پس در حقيقت كلامى است كه
برهان خود را نيز متضمن است.
(إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ) اين جمله امر به تقوا را تعليل مىكند و معنايش اين است كه من كه
شما را به تقوا دعوت مىكنم تا شكر او را به جاى آورده باشيد، بدين جهت است كه من
بر شما مىترسم عذاب روزى بزرگ را، كه اگر كفران كنيد و شكر به جا نياوريد، بدان
عذاب مبتلا شويد. و ظاهرا مراد از روز عظيم همان روز قيامت است، هر
چند كه بعضى ممكن دانستهاند كه