نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 42
آن پيروى از هواى نفس و فراموشى هر حق و
حقيقت بود، و به همين جهت از زبانشان گاهى انكار توحيد بيرون مىجست، و گاهى انكار
معاد، و گاهى هم، رد و انكار دعوت رسالت، چون اين دعوت به دنياى ايشان و افسار
گسيختگى آنان ضرر مىزد، و از پيروى هواى نفس بازشان مىداشت، پس يك بار عوام خود
را خطاب نموده به طور تحقير و توهين به نوح (ع) اشاره نموده گفتند:( ما هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ
مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ)- اين جز بشرى مثل شما
نيست، از آنچه شما مىخوريد و مىنوشيد مىخورد و مىنوشد و مقصودشان تكذيب
نوح در دعوى رسالت است، كه بيان استدلالشان در داستان قبلى نوح گذشت.
و از استدلالى كه كردند كه او مانند ساير مردم است چون مثل انسان
مىخورد و مىنوشد، معلوم مىشود كه براى انسان غير از خوردن و نوشيدن كه خاصيت حيوانيت
است كمال و فضيلت ديگرى سراغ نداشتهاند و غير از خوردن و نوشيدن كه كمال و فضيلت
حيوانات است سعادتى نمىديدند، تنها خوشبختى بشر را در اين مىدانستهاند كه چون
حيوانات در چريدن و لذت بردن آزاد باشد، هم چنان كه قرآن كريم در وصف اين گونه
مردم فرموده:(أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ)[1] و
نيز فرموده:(وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ
كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ)[2].
بار ديگر گفتند:(وَ لَئِنْ
أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ) كه در معناى آن كلامى است كه در قصه سابق گفتند كه:(يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ) و مقصودشان اين بوده كه پيروى او با اينكه بشرى مانند شما است و هيچ
فضيلتى بر شما ندارد مايه خسران و بطلان سعادت زندگى شما است، چون جز حيات دنيا
حيات ديگرى نيست، و در اين زندگى هم جز حريت و آزادى در لذت سعادتى نيست و اگر
بخواهيد از كسى اطاعت كنيد كه بر شما فضيلتى ندارد حريتتان از دست مىرود، و اين
مساوى با خسران شما است.
بار سوم گفتند:(أَ يَعِدُكُمْ
أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ
مُخْرَجُونَ) يعنى او شما را وعده مىدهد كه بعد از آنكه مرديد و خاك و استخوان
شديد مجددا از خاك بيرون مىشويد، يعنى براى حساب و جزا مبعوث مىشويد.(هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ) كلمه هيهات در مورد استبعاد به كار مىرود، و تكرار آن
مبالغه را مىرساند، يعنى به هيچ وجه