responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 402

و ليكن لسان صدق به معناى ذكر جميل و ثنا بودن خيلى روشن نيست و نيز آن قول ديگر كه مى‌گفت دعاى مورد بحث به معناى همان دعايى است كه در سوره بقره از آن جناب نقل شده درست به نظر نمى‌رسد، چون يكى بودن آن دعا و اين دعا نيز خيلى روشن نيست.

(وَ اجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ) در اينكه وارث جنت نعيم شدن چه معنا دارد؟ گفتارى در تفسير آيه‌(أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ)[1] گذشت.

(وَ اغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كانَ مِنَ الضَّالِّينَ) اين جمله حكايت استغفار آن جناب است براى پدرش، بر حسب وعده‌اى كه قبلا به پدرش داده و فرموده بود:(سَلامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي)[2] و هيچ بعيد نيست كه از آيه‌(وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ)[3] استفاده شود كه دعاى آن جناب در جمله مورد بحث هنگامى بوده كه هنوز پدرش زنده بوده است.

بنا بر اين معناى آيه چنين مى‌شود كه: پدرم مدتى قبل از اين دعا از گمراهان بود.

(وَ لا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ) كلمه خزى - به كسر خاء و سكون زا- به معناى يارى نكردن كسى است كه از طرف، اميد يارى دارد، و ضمير در كلمه يبعثون- مبعوث شوند به ناس- مردم بر مى‌گردد، خواهى گفت: گفتگويى از مردم به ميان نيامده و كلمه ناس قبلا ذكر نشده بود تا ضمير به آن برگردد، مى‌گوييم بلى حق با شماست و ليكن همين كه از خارج بدانيم كه مرجع ضمير چيست كافى است.

و از اينكه آن جناب از پروردگار خود مسألت نمود كه او را در روز قيامت خزى نكند، فهميده مى‌شود كه در آن روز هر انسانى محتاج به يارى خدا است، و بنيه ضعيف بشرى تاب مقاومت در برابر اهوال و هراسهايى كه آن روز با آنها مواجه مى‌شود ندارد، مگر آنكه خدا او را يارى و تاييد كند.

كلمه يوم در جمله‌(يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ) ظرفى است كه به عنوان بدل از يوم در جمله‌(يَوْمَ يُبْعَثُونَ) آمده.


[1] سوره مؤمنون، آيه 10 و 11.

[2] سلام بر تو به زودى از پروردگارم برايت طلب مغفرت مى‌كنم. سوره مريم، آيه 49.

[3] استغفار ابراهيم براى پدرش نبود مگر ناشى از قرارى كه به وى وعده داده بود، پس همين كه معلومش شد كه وى دشمن خدا است، از او بيزارى جست. سوره توبه، آيه 114.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 402
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست