responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 351

به اين معنا كه خصوصيت اين علم و امتيازش از ساير علوم به همين اعتبار است كه علم به اين ماهيت است و اما وجود ماهيت در لا يزال تابع علم ازلى خداى تعالى به ماهيت آن است به اين معنا كه چون خداى تعالى اين ماهيت را در ازل با اين خصوصيت دانسته، لازم است كه در وجود هم به همين خصوصيت موجود شود. بنا بر اين مرگ كفار به حالت كفر و ايمان نياوردنشان متبوع علم ازلى خدا است ولى وجود آن تابع علم اوست‌[1].

اين طرز استدلال در كلام جبرى مذهبان و مخصوصا فخر رازى در تفسيرش بسيار آمده و با اين دليل، جبر را اثبات، و اختيار را نفى مى‌كنند و خلاصه اين دليل اين است كه:

حوادث عالم كه اعمال انسانها هم يكى از آنها است همه از ازل براى خداى سبحان معلوم بوده و به همين جهت وقوع آنها ضرورى و غير قابل تخلف است چون اگر تخلف كند لازم مى‌آيد علم او جهل شود،- و خدا از جهل منزه است- پس هر انسانى نسبت به هر عملى كه مى‌كند مجبور است و هيچ اختيارى از خود ندارد و چون به ايشان اعتراض مى‌شود كه آخر علم هميشه تابع معلوم است، نه معلوم تابع علم، همان جواب بالا را مى‌دهند كه: درست است كه علم تابع معلوم مى‌باشد اما تابع ماهيت معلوم، نه وجود آن و وجود معلوم تابع علم است.

و اين حجت و دليل، علاوه بر اينكه از مقدماتى فاسد تشكيل شده و در نتيجه بنا و مبناى آن فاسد است، مغالطه روشنى نيز در آن شده است كه اينك اشكالات آن از نظر خواننده مى‌گذرد:

اول اينكه: اين حرف وقتى صحيح است كه ماهيت داراى اصالت باشد و در ازل و قبل از آنكه وجود به خود بگيرد و هستى بپذيرد، داراى تحقق و ثبوتى باشد تا علم به آن تعلق گيرد، و ماهيت چنين اصالت و تقدمى بر وجود ندارد.

دوم اينكه: مبناى حجت و همچنين اعتراضى كه به آن شده و پاسخى كه از اعتراض مى‌دهند همه بر اين است كه: علم خداى تعالى به موجودات، علمى حصولى نظير علم ما به معلوماتمان باشد كه همواره به مفاهيم متعلق مى‌شود و در جاى خود برهان قاطع بر بطلان اين معنا قائم شده و ثابت گشته كه موجودات براى خداى تعالى معلوم به علم حضورى‌اند نه حصولى و نيز ثابت شده كه علم حضورى حق تعالى به موجودات دو قسم است، يكى علم به اشياء قبل از ايجاد آنها- كه اين علم عين ذات او است- ديگرى علم به اشياء، بعد از ايجاد آنها- كه اين علم عين وجود اشياء است-. و تفصيلش را بايد در محل خودش جستجو كرد.


[1] روح المعانى، ج 19، ص 62.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 351
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست