نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 348
جماعت نيز آمده). بعضى[1]
ديگر گفتهاند: مراد رؤسا و پيشتازان مشركين است. بعضى[2]
ديگر گفتهاند: در اينجا مضافى حذف شده و تقدير كلام فظلت اصحاب اعناقهم
خاضعين- پس گردنداران ايشان خاضع شوند بوده، كه اين قول اخير از همه
بىمعناتر است.
(وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمنِ مُحْدَثٍ
إِلَّا كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ) اين آيه شريفه ادامه
مشركين بر شرك و تكذيب آيات خدا را بيان نموده و مىرساند كه اين گروه ديگر هدايت
شدنى نيستند، چون اعراض از ياد خدا در دلهايشان آن چنان جا گرفته كه هر چه آيات از
ناحيه خداى رحمان تازه نازل شود و به سوى آن دعوت شوند، باز هم اعراض مىكنند و
زير بار نمىروند.
پس، غرض افاده اين معنا است كه مشركين از هر ذكرى گريزان و روى
گردانند، نه اينكه بخواهد بفرمايد: از ذكرهاى جديد روى گردانند و از قديم آن
روىگردان نيستند. و اگر به جاى خدا كلمه رحمان را به كار
برده، اشاره به اين نكته است كه منشا اينكه خداى تعالى ذكر را براى بشر فرستاده
صفت رحمت عام او است كه صلاح دنيا و آخرت بشر را تامين مىكند.
ما در اول سوره انبياء گفتارى پيرامون معناى ذكر محدث
گذرانديم، به آنجا مراجعه شود.
(فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبؤُا ما كانُوا
بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ) اين جمله تفريع بر مطالب
قبل، يعنى مساله ادامه دادن مشركين بر اعراض است و جمله(فَسَيَأْتِيهِمْ ...) هم تفريع دومى است بر تفريع
اول و كلمه انبؤا جمع نبا است كه به معناى خبر مهم است. و معناى جمله
اين است كه: چون مشركين از هر ذكرى اعراض مىكنند بناچار اين حكم عليه ايشان صادر
شد كه ايشان جزء تكذيب كنندگان شدند و چون ثابت شد كه جزء تكذيبكنندگانند، پس به
زودى خبرهاى مهم و خطرناكى به ايشان خواهد رسيد، خبر اعراض و استهزايشان نسبت به
آيات خدا و آن خبرهايى كه همان عقوبتهاى دنيايى و آخرتى است كه به زودى صورت خواهد
گرفت.
(أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا
فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ) اين استفهام،
استفهام انكارى و توبيخى است، و جمله مورد بحث عطف است بر جملهاى تقديرى، كه مقام
دلالت بر آن دارد و تقدير كلام اين است كه: مشركين بر اعراض