نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 315
مىگردد. بنا بر اين، معناى تصريف آب در
ميان مردم اين است كه يك بار از قومى گرفته به قومى ديگر بدهد و بار ديگر از همان
قوم نيز گرفته به اولى بدهد، در نتيجه يكسره باران را بر يك قوم نباراند و با
باراندن دائمى هلاكشان نكند و نيز آن را از قومى ديگر به كلى قطع نكند و در نتيجه
از تشنگى هلاك نسازد، بلكه آن را در ميان اقوام بگرداند، تا هر قومى نصيب خود را
از آن به مقدارى كه مصلحت است بگيرند و از آن بهرهمند شوند.
بعضى[1] از مفسرين
گفتهاند: مراد از تصريف آب، گرداندن و بردن آن از اينجا به آنجا است.
جمله(لِيَذَّكَّرُوا فَأَبى
أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُوراً) تعليل و بيان دليل
تصريف است، و معنايش اين است كه سوگند مىخورم كه ما آب را در ميان مردم جابجا
نكرديم مگر براى اينكه متذكر شوند و شكر بجاى آرند. ولى بيشتر مردم از اداى شكر
نعمتهاى ما خوددارى كردند.
(وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ
نَذِيراً) يعنى اگر مىخواستيم به هر قريهاى رسول و نذيرى بفرستيم كه هر يك،
مردم قريه خود را انذار نموده، رسالت ما را ابلاغ كند مىفرستاديم ليكن اين كار را
نكرديم و به خاطر مقام ارجمند و منزلت عظيمى كه تو نزد ما دارى تو را به سوى تمامى
قريههاى عالم، نذير و رسول فرستاديم- مفسرين اين جمله را اين طور تفسير كردهاند.
و آيه بعدى هم خالى از تاييد آن نيست، علاوه بر اين، با آن وجهى كه ما براى اتصال
آيات آورديم نيز مناسبتر است.
ممكن هم هست مراد اين باشد كه ما قادريم بر اينكه در هر قريهاى
رسولى مبعوث كنيم و اگر اين كار را نكرديم و تنها تو را اختيار نموديم به خاطر
مصلحتى بود.
[مقصود از اينكه فرمود با قرآن با دشمنان جهاد كن ((جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً))]
(فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً
كَبِيراً) اين جمله متفرع است بر معناى آيه قبلى و ضمير به به
شهادت سياق آيات، به قرآن بر مىگردد و كلمه مجاهده و نيز
جهاد به معناى جد و جهد و به كار بردن نهايت نيرو در دفع دشمن است. و چون
گفتيم ضمير به قرآن بر مىگردد معنا اين مىشود كه: با قرآن با دشمنان جهاد كن،
يعنى قرآن را بر آنان بخوان و معارف و حقايق آن را بر ايشان بيان كن و حجت را بر
ايشان تمام نما.
پس حاصل معنا و مضمون آيه اين شد كه: وقتى مثل رسالت الهى در بر طرف
كردن