responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 310

مى‌تواند تعقل كند و خيرخواه هم هست بشنود و پيروى كند، در نتيجه پس طريق به سوى رشد يا سمع است و يا عقل، و دليل اين راه يا عقل است يا نقل. پس آيه شريفه در معناى آيه و(قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ )[1] است.

و معنايش اين است كه: بلكه آيا گمان مى‌كنى كه اكثر ايشان استعداد شنيدن حق را دارند تا آن را پيروى كنند و يا استعداد تعقل درباره حق را دارند تا آن را پيروى كنند و به دنبال اين گمان اميدوار هدايت يافتن آنها شدى كه اين قدر در دعوتشان اصرار مى‌ورزى؟.

(إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ)- اين جمله بيان جمله قبلى است، چون جمله قبلى در معناى اين بود كه اكثرشان، نه مى‌شنوند و نه مى‌فهمند، و اين جمله مى‌فهماند كه صرف نشنيدن و تعقل نكردن نيست، بلكه اينان عينا چون چارپايانند كه از سخن جز لفظ و صدايى نمى‌شنوند و معنى را درك نمى‌كنند.

(بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا)- يعنى اينها از چارپايان هم گمراه‌ترند براى اينكه چارپايان هرگز به ضرر خود اقدام نمى‌كنند ولى اينها ضرر خود را بر نفع خود ترجيح مى‌دهند، علاوه بر اين، چارپايان اگر راه را گم كنند، مجهز به اسبابى نيستند كه به سوى راه حق هدايتشان كند و اگر گمراه شدند تقصيرى ندارند به خلاف اين انسانها كه مجهز به اسباب هدايت هستند و در عين حال باز گمراهند.

بعضى‌[2] از مفسرين به اين آيه استدلال كرده‌اند بر اينكه: چارپايان علم و اطلاعى از پروردگار خود ندارند. ولى اين استدلال غلط است و اين آيه اصل علم را نه از حيوانات نفى مى‌كند و نه از كفار، بلكه از كفار پيروى از حق را به خاطر اينكه عقل فطرى انسانيشان به وسيله پيروى هوى تيره و محجوب شده نفى مى‌كند و ايشان را به چارپايان تشبيه مى‌كند كه مجهز به اين فطرت و اين نحوه ادراك نيستند.

و اما جوابى كه بعضى‌[3] داده‌اند به اينكه اين حرف را از ظاهر آيه نمى‌توان در آورد نيز پاسخى است كه نمى‌توان با استدلال، اثباتش كرد.

(أَ لَمْ تَرَ إِلى‌ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسِيراً) اين دو آيه و آيات بعد از اينها- تا نه آيه- نظير تنظير و تشبيهى است براى مضمون دو آيه‌


[1] اگر ما زير بار دليل نقلى يا عقلى مى‌رفتيم در زمره دوزخيان قرار نمى‌گرفتيم. سوره ملك، آيه 10.

[2] ( 2 و 3) روح المعانى، ج 19، ص 25.

[3] ( 2 و 3) روح المعانى، ج 19، ص 25.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 310
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست