responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 295

جهت حكمت الهى نزول تدريجى قرآن را اقتضا مى‌كرد.

ولى، هيچ يك از اين وجوه آن طور قوى نيست كه نزول دفعى قرآن را محال و يا غلط كند.

اما وجه اول: براى اينكه بى سواد بودن رسول خدا 6 هيچ دلالتى ندارد بر اينكه حتما بايد قرآن به تدريج نازل شود، چون همواره با آن جناب اشخاصى با سواد بودند و ممكن بود قرآن يكباره نازل شود ولى آنان كم كم براى آن حضرت بخوانند تا حفظ شود. علاوه بر اين، خداى تعالى به آن جناب وعده داده بود كه قرآن را از ياد نمى‌برد و فرموده بود:(سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى‌)[1] و نيز فرموده بود:(إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ)[2] باز فرموده بود:(إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ)[3] و قدرت خداى تعالى بر حفظ كتابش در دو صورت نزول دفعى و نزول تدريجى، يكسان است.

اما وجه دوم: آن نيز، وجه صحيحى نيست، براى اينكه همان طور كه كتابى كه جزء جزء نازل شده، اگر به مقتضاى حال باشد بليغ است و الا، نه، همچنين كتابى هم كه دفعه نازل شده چنانچه در نظم آن رعايت مقتضاى حال شده باشد بليغ است، و اگر نشده باشد بليغ نيست. خلاصه، همان طور كه اولى براى خود مقتضاى حالى دارد دومى نيز دارد، پس بلاغت يك كتاب به نازل شدن تدريجى آن بستگى ندارد، تا اگر دفعى نازل شود بليغ نباشد.

اما وجه سوم: ناتمامى آن نيز، از اين جهت است كه گوينده آن خيال كرده نسخ، ابطال حكم سابق است، (لذا گفته: نزول دفعى كتابى كه مشتمل بر ناسخ و منسوخ است معقول نيست، چون بايد به حكم منسوخ مدتى عمل شود بعدا ناسخ نازل شود و آن را نسخ كند) ولى نسخ، ابطال نيست بلكه تعيين مدت اعتبار منسوخ است. بنا بر اين، چه مانعى دارد كتابى كه مشتمل بر ناسخ و منسوخ است، يكباره نازل شود؟ آن گاه از ناسخ آن بفهمند كه حكم منسوخ تا فلان مدت اعتبار دارد، البته اين در صورتى است كه مصلحت هم اقتضاى آن را بكند.

هم چنان كه ممكن است بيان حكم مسائلى كه هنوز از آنها سؤالى نشده، جلوتر نازل‌


[1] به زودى برايت مى‌خوانيم و ديگر فراموش نخواهى كرد. سوره اعلى، آيه 6.

[2] ما قرآن را بر تو نازل كرديم و ما آن را حفظ خواهيم كرد. سوره حجر، آيه 9

[3] اين كتاب، كتاب عزيزى است كه نه در عصر نزولش باطل در آن رخنه مى‌كند و نه بعد از آن. سوره حم سجده، آيه 41 و 42.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 295
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست