نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 288
گفتيم: به سوى قومى كه آيههاى ما را دروغ
شمردند برويد، و هلاكشان كرديم هلاكى عجيب! (36).
و قوم نوح چون پيغمبران را دروغگو شمردند، غرقشان كرديم و عبرت براى
مردمان ساختيم، و براى ستمگران عذابى دردآور آماده كرديم (37).
و مردم عاد و ثمود و اصحاب رس و نسلهاى ما بين آنها (را هلاك كرديم)
(38).
براى همه مثلها زديم و همه را نابود كرديم، نابود كردنى كامل (39).
بر آن دهكده كه باران بد بر آن باريده شد گذر كردهاند، مگر آن را
نديدهاند: (چرا) اما آنان به زندگى دوباره ايمان و اميد ندارند (40).
بيان آيات
در اين آيات، طعنه ديگرى كه كفار به قرآن كريم زدهاند نقل شده و آن
اين است كه چرا قرآن يكباره نازل نشد؟ و از آن پاسخ داده شده است.
(وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ
الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً) مراد از اين
كفار مشركين مكهاند، كه دعوت قرآن را رد كردند، و قرآن كريم طعنه ايشان را
قبلا حكايت كرده و فرموده بود:(قالَ الَّذِينَ
كَفَرُوا إِنْ هَذا إِلَّا إِفْكٌ افْتَراهُ ...).
[بيان جمله:(لَوْ لا نُزِّلَ
عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً)
و توضيح و تقرير طعنه و اعتراض ديگر كفار به قرآن از جهت تدريجى بودن نزول آن]
(لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً
واحِدَةً)- در سابق گذشت كه فرق ميان انزال و تنزيل
اين است كه انزال، نازل شدن به يك دفعه و يكباره هر چيز است، به خلاف تنزيل كه به
معناى نازل شدن آن به تدريج است. ليكن بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: در خصوص اين آيه معناى تدريج از آن گرفته شده، چون اگر معناى
اصلى آن محفوظ باشد، صدر و ذيل جمله با هم تناقض پيدا مىكند، زيرا در ذيل جمله
فرموده چرا جملة واحده و يكباره نازل نشده .
پس كلمه تنزيل در اينجا همان معناى انزال را مىدهد، و
گرنه معنايش اين مىشود كه چرا قرآن يكباره تدريجا نازل نشد، و معلوم است كه تدريج
با يكبارگى نمىسازد.
بنا بر اين معنايش اين است كه: چرا قرآن يكباره و غير متفرق نازل
نشد؟ همانطور كه تورات و انجيل و زبور يكباره نازل شدند.
ليكن نكتهاى در اينجا هست كه تعبير به تنزيل را توجيه مىكند و
منافاتى در صدر و