responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 258

آن گاه وقتى به اضراب در آيه يعنى كلمه بل رسيده‌اند، در اينكه نكته اين اضراب چيست؟ دسته دسته شده‌اند، بعضى‌[1] از ايشان گفته‌اند: نكته‌اش اين است كه بفهماند مساله بعث و معاد قابل ترديد نيست. بعضى‌[2] ديگرشان گفته‌اند: اين است كه بفهماند انكار كفار نسبت به مساله معاد عظيم‌تر است، گويا خواسته است بفرمايد اگر اينان اين بهانه‌ها را مى‌گيرند، و به اين بهانه‌ها زير بار رسالت و كتاب تو نمى‌روند، عجب نيست، بلكه خطايى از اين بزرگتر دارند، و آن اين است كه منكر معادند).

و ليكن حق مطلب اين است كه سياق با اين تفسير سازگار نيست، براى اينكه سياق در مقام تعرض طعنه‌هاى كفار به رسول خدا 6 و پاسخ از آن بود، و معنى ندارد كه هنوز پاسخ تمام نشده متعرض مساله تكذيب معاد آنان شود، چون تتمه جواب در آخرين آيه از آيات مورد بحث و آيات بعد از آن است، كه مى‌فرمايد:(وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ ...).

و در جمله‌(وَ أَعْتَدْنا) با اينكه جا داشت ضمير كفار را بياورد و بفرمايد: و اعتدنا لهم سعيرا به جاى ضمير، صله (من) و موصول (كذب بالساعة) را آورد، تا دلالت كند بر اينكه اين عذاب سعير اختصاص به كفار مورد بحث ندارد، بلكه كيفر هر كسى است كه معاد را انكار كند، چه اين كفار و چه غير ايشان، و نيز دلالت كند بر اينكه مسبب مهيا كردن جهنم تكذيب ايشان به قيامت است.

و اگر كلمه ساعت را دوباره آورد، با اينكه ممكن بود ضمير آن را بياورد براى اين بود كه صريح‌تر و پوست‌كنده‌تر سخن گفته باشد، كه مناسب با مقام تهديد هم همين است. و كلمه سعير به معناى آتشى است شعله‌دار و پر شعله.

(إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً) در مفردات مى‌گويد: كلمه غيظ به معناى خشم شديد است، تا آنجا كه مى‌گويد: و تغيظا به معناى اظهار غيظ است، كه گاهى با سروصدا هم توأم است، هم چنان كه در قرآن فرموده:(سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً)[3] و نيز درباره كلمه زفير گفته: به معناى تردد و آمد و شد نفس است، كه با فرو رفتن آن دنده‌هاى سينه بالا مى‌آيد[4] (و با بر آمدنش فرو مى‌نشيند).


[1] ( 1 و 2) روح المعانى، ج 18، ص 240 و 241.

[2] ( 1 و 2) روح المعانى، ج 18، ص 240 و 241.

[3] مفردات راغب، ماده غظ .

[4] مفردات راغب، ماده زفر .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 258
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست