نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 24
معنى اين آيه است كه فرموده:(وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ
مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ)[1]
و مؤيد اين ظاهر، قول خداى تعالى بعد از اين جمله است كه مىفرمايد: (ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً) ، چون اگر مراد از انسان،
فرزندان آدم (ع) بود و بس، و شامل خود آدم (ع) نمىشد، و مراد از خلقت انسان از
گل، اين بود كه نطفه فرزندان آدم (ع) هم در آغاز گل بوده، بايد- به قول بعضى-
مىفرمود: ثم خلقناه نطفة ثم خلقنا النطفة علقة، فخلقنا العلقة مضغة ...- پس
خلق كرديم او را نطفهاى پس خلق كرديم نطفه را علقهاى پس خلق كرديم علقه را
مضغهاى ... .
با اين بيان روشن مىشود اينكه بعضى[2]
از مفسرين گفتهاند منظور از انسان جنس بنى آدم است . و قول بعضى[3] ديگر كه گفتهاند منظور از
انسان خود آدم (ع) است صحيح نيست.
كلمه خلق - به طورى كه گفتهاند[4]-
در اصل به معناى تقدير و اندازه گيرى بوده، مثلا وقتى مىگويند: خلق
الثوب معنايش اين است كه پارچه را براى بريدن اندازه گيرى كردم. پس، معناى
آيه اين مىشود كه: ما انسان را در آغاز از چكيده و خلاصهاى از اجزاى زمين كه با
آب آميخته بود اندازهگيرى كرديم.
( ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ .)
نطفه به معناى آبى اندك است كه بسيار اطلاق مىشود بر
مطلق آب. و كلمه قرار مصدر است كه از آن معناى قرارگاه اراده شده تا
مبالغه را برساند، و منظور از قرارگاه مكين رحم زنان است كه نطفه در
آن قرار مىگيرد. و كلمه مكين صفت رحم است، و توصيف رحم به مكين يا از
اين جهت است كه تمكن نگهدارى و حفظ نطفه را از فساد و هدر رفتن دارد و يا از اين
باب است كه نطفه در آن، تمكن زيست دارد.
و معناى جمله اين است كه: سپس، ما انسان را نطفهاى كرديم كه در رحم
متمكن باشد، هم چنان كه آن را در اول از خلاصهاى از گل درست كرديم. و اين تعبير مىرساند
كه:
ما طريق خلقت انسان را از آن شكل به اين شكل مبدل نموديم.
[1] نخست خلقت انسان را از گل آغاز كرد، و سپس نسل او را از
خلاصهاى از آبى خوار، قرار داد.