responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 211

ايشان، هم چنان كه در آيه‌(إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ)[1] و آيه‌(إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ عادٍ)[2] بدون هيچ تشبيهى اين امت را جانشينان امتهاى قبل دانست، و حتى كفار از اين امت را هم خلفاى اقوام پيشين خواند و فرمود:(وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ)[3] و نيز فرمود:(هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ)[4].

حال اگر بگويى چرا جايز نباشد كه تشبيه در آيه مورد بحث، تشبيه به بنى اسرائيل باشد؟ آن گاه حق اين مجتمع صالح را با جمله بعدى‌اش اداء نموده و بفرمايد:(لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ ...)؟

در جواب مى‌گوييم: بله، اشكالى ندارد، جز اينكه همان طور كه گفتيم، بنا بر اين ديگر وجهى ندارد كه امت اسلام از ميان همه امم تنها جانشين بنى اسرائيل باشند، و جانشينى اين امت تنها به جانشينى بنى اسرائيل تشبيه گردد.

[مراد از تمكين دين و ديگر مفردات و جملات آيه شريفه‌]

(وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‌ لَهُمْ) تمكين هر چيزى بر قرار كردن آن است در مكان و اين كنايه است از ثبات آن چيز، و زوال و اضطراب و تزلزل‌ناپذيرى آن، به طورى كه اگر اثرى داشته باشد هيچ مانعى جلوى تاثير آن را نگيرد و در آيه مورد بحث تمكين دين عبارت است از اينكه: آن را در جامعه مورد عمل قرار دهد، يعنى هيچ كفرى جلوگيرش نشود، و امرش را سبك نشمارند، اصول معارفش مورد اعتقاد همه باشد، درباره آن اختلاف و تخاصمى نباشد، و اين حكم را خداى سبحان در چند جاى از كلامش كرده كه اختلاف مختلفين در امر دين علت و منشاى جز طغيان ندارد، مانند اين آيه‌(وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ)[5].

و مراد از دين ايشان، آن دينى كه برايشان پسنديده، دين اسلام است. و اگر دين را به ايشان اضافه كرد، از باب احترام بود و نيز از اين جهت بود كه دين مقتضاى فطرت خود آنان بود.


[1] چنان كه شما را خليفه بعد از قوم نوح قرار داد. سوره اعراف، آيه 69.

[2] چنان كه شما را خلفاى بعد از قوم عاد قرار داد. سوره اعراف، آيه 74.

[3] خدا كسى است كه شما را خليفه‌هاى زمين قرار داد. سوره انعام، آيه 165.

[4] او كسى است كه شما را خليفه‌هاى زمين قرار داد پس هر كس كفر بورزد كفرش عليه خود او است. سوره فاطر، آيه 39.

[5] در اين دين اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه معجزات و بيناتى بر صحت و حقانيت آنچه به سويشان آمد قائم شد. و اين به خاطر ستمگرى و سر پيچى از دين بود. سوره بقره، آيه 213.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 211
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست