responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 209

هم چنان كه سياقش و مخصوصا سياق ذيلش اين احتمال را تاييد مى‌كند.

در نتيجه اين آيه وعده جميل و زيبايى است براى مؤمنين كه عمل صالح هم دارند، به آنان وعده مى‌دهد كه به زودى جامعه صالحى مخصوص به خودشان برايشان درست مى‌كند و زمين را در اختيارشان مى‌گذارد و دينشان را در زمين متمكن مى‌سازد، و امنيت را جايگزين ترسى كه داشتند مى‌كند، امنيتى كه ديگر از منافقين و كيد آنان، و از كفار و جلو گيريهايشان بيمى نداشته باشند، خداى را آزادانه عبادت كنند، و چيزى را شريك او قرار ندهند.

پس در جمله‌(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ) كلمه من تبعيضى خواهد بود نه بيانى، و خطاب در آن، به عموم مسلمين است كه در ميان آنان، هم منافق هست و هم مؤمن، و مؤمنين ايشان نيز دو طايفه‌اند، يكى كسانى كه عمل صالح مى‌كنند، و گروه ديگر آنان كه عمل صالح ندارند، ولى وعده‌اى كه در آن آمده مخصوص كسانى است كه هم ايمان داشته باشند و هم اعمالشان صالح باشد و بس.

[مراد از استخلاف مؤمنين صالح العمل در زمين و مقصود از مستخلفين قبل از ايشان در آيه:(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ...)]

و در جمله‌(لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ) دو احتمال هست، يكى اينكه مراد از استخلاف اين باشد كه خداى تعالى به ايشان خلافتى الهى نظير خلافت آدم و داوود و سليمان داده باشد، هم چنان كه درباره خلافت آدم فرمود:(إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً)[1] و درباره داوود فرموده:(إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ)[2] و درباره سليمان فرموده:(وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ)[3] كه اگر مراد از خلافت اين باشد، قهرا خلفاى قبل از ايشان خلفاى خدا، يعنى انبياى او و اوليايش خواهد بود، و ليكن به دليلى كه مى‌آيد اين احتمال بعيد است.

احتمال دوم اينكه مراد از خلافت ارث دادن زمين به ايشان و مسلط كردن آنان بر زمين باشد، هم چنان كه در اين معنا فرموده:(إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ، وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ)[4] و نيز فرموده:(أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ)[5] كه بنا بر اين احتمال،


[1] مى‌خواهم در زمين خليفه‌اى قرار دهم. سوره بقره، آيه 30.

[2] ما تو را خليفه‌اى در زمين قرار داديم. سوره ص، آيه 26.

[3] سوره نمل، آيه 16.

[4] زمين از آن خدا است، به هر كس از بندگانش بخواهد آن را ارث مى‌دهد، و سر انجام از آن پرهيزگاران است. سوره اعراف، آيه 128.

[5] زمين را بندگان صالح من ارث مى‌برند. سوره انبياء، آيه 105.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 209
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست