responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 176

عبارت است از برگشتن دلها و ديده‌ها از وجهه ادراكى كه بايد داشته باشند به وجهه‌اى ديگر.

جمله مورد بحث، صفت بيوت و يا جمله‌اى است استينافيه و نو، كه جمله‌(يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ) را بيان مى‌كند، كه چگونه نام خدا را مى‌برند. و در صبح و شام بودن تسبيح اشاره و كنايه است از استمرار ايشان در اين كار، نه اينكه اين تسبيح را تنها در اين دو هنگام مى‌گويند و در غير اين دو وقت اصلا تسبيح نمى‌گويند، و اگر تنها نام تسبيح را برد و از تحميد اسمى نبرد، براى اينكه خدا با جميع صفاتش براى همه روشن است و هيچ پرده و حجابى ندارد، چون نور است و نور چيزى است كه ظاهر به ذات و مظهر غير است، پس خلوص در معرفت تنها محتاج به اين است كه آدمى نقائص را از او نفى نموده و او را منزه از آنها بداند، يعنى تسبيح او گويد، همين كه تسبيح كامل شد ديگر معرفت تمام مى‌شود و چون معرفت خدا تمام شد، آن وقت حمد و ثنا در جاى خود واقع مى‌گيرد.

و كوتاه سخن اينكه جاى توصيف به صفات كمال كه همان حمد است بعد از حصول معرفت مى‌باشد هم چنان كه فرموده:(سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ)[1] كه خداى را از توصيف خلق منزه نموده، مگر توصيف آنهايى كه خدا ايشان را خالص براى خود كرده است. و معناى حمد در تفسير سوره حمد گذشت.

[اشاره به اينكه تسبيح خدا مقدمه حصول معرفت، و حمد خدا بعد از حصول معرفت اوست جل و علا]

و به بيانى ديگر: حمد خداى تعالى عبارت است از ثناى او به صفات كمال، و اين مساوق و هم زمان است با حصول معرفت، ولى تسبيح كه تنزيه خدا است از آنچه لايق او نيست مقدمه براى حصول معرفت است، و آيه شريفه در مقام بيان خصالى از مؤمنين است كه خاصيت آنها هدايت مؤمنين به سوى نور خدا است، به همين جهت در اين مقام تنها به ذكر تسبيح قناعت كرده كه جنبه مقدمه براى آن دارد، (دقت بفرماييد).

(رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ)- كلمه تجارة وقتى در مقابل كلمه بيع استعمال شود، از نظر عرف استمرار در كسب از آن فهميده مى‌شود، ولى از بيع، فروختن براى يك بار فهميده مى‌شود. پس فرق بين اين دو كلمه فرق بين يك دفعه و استمرار است. بنا بر اين معناى نفى بيع بعد از نفى تجارت با اينكه با نفى تجارت بيع هم نفى مى‌شود اين است كه اهل اين خانه‌ها نه تنها تجارت استمرارى از خدا بى خبرشان نمى‌كند، بلكه تك تك معاملات هم ايشان را بى خبر نمى‌كند.


[1] ذات پاك خدا از آنچه كه به او نسبت مى‌دهند منزه است، جز بندگان پاك با اخلاص.

سوره صافات، آيه 160.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 176
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست