نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 174
دلالت كند، چون دنبالش مىفرمايد، روغنى است
كه تو گويى بدون كبريت هم مىخواهد مشتعل شود، (اينقدر شدت احتراق دارد).
و وصف(نُورٌ عَلى نُورٍ) براى دلالت بر دو برابرى نور، و يا به آن احتمال ديگر بر استمداد
نور زجاج از نور مصباح است.
(يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ)- اين جمله اول مطلب است، و اختصاص به مؤمنين را به نور ايمان و
معرفت و محروميت كفار را از آن، تعليل مىكند و از سياق چنين معلوم مىشود كه مراد
از من يشاء- هر كه را بخواهد همان مردمى هستند كه در آيه(رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ
اللَّهِ ...) يادشان كرده است، و خلاصه مؤمنينى هستند كه داراى كمال ايمان باشند.
و معناى آيه اين است كه خداى تعالى به سوى نور خود هدايت مىكند
كسانى را كه داراى كمال ايمان باشند، نه كسانى را كه متصف به كفر باشند،- كه به
زودى درباره ايشان سخن مىگويد- و اين به خاطر صرف مشيت او است.
و معناى آيه اين نيست كه خدا به مشيت خود بعضى افراد را به سوى نورش
هدايت مىكند و بعضى را هدايت نمىكند، تا در تعميم آن محتاج شويم به اينكه بگوييم
وقتى هدايت بعضى مورد مشيت و خواست او قرار مىگيرد كه محل مستعد براى قبول هدايت
باشد، يعنى حسن سريره و عمل داشته باشد، و اين محل تنها دلهاى اهل ايمان است، نه
اهل كفر، (دقت بفرماييد).
دليل بر اينكه معناى آيه همان است كه ما گفتيم نه معنى ديگرى، جمله(وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...) است به بيانى كه- ان شاء اللَّه- خواهد آمد.
(وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ
بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ)- اين جمله اشاره است به
اينكه در باطن مثلى كه زده شد اسرارى از علم نهفته است، اگر به عنوان مثل آورده شد
براى اين بود كه از آسانترين طرق، آن حقايق و دقايق را رسانده باشد، تا عالم و
عامى هر دو آن را بفهمند، و هر يك نصيب خود را از آن بگيرد، هم چنان كه فرموده:(وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما
يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ)[1].
(فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ
فِيهَا اسْمُهُ) اذن در هر چيز، به معناى
اعلام اين معنا است كه مانعى از انجام آن نيست. و
[1] و آن مثلها را براى مردم مىزنيم ولى جز عالمان آن را به طور
كامل نمىفهمند. سوره عنكبوت، آيه 43.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 174