responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 132

رفتار خود را كارى ساده پنداشتيد و حال آنكه نزد خدا كار بس عظيمى است، چون بهتان و افتراء است علاوه بر اين بهتان به پيغمبر خدا 6 است، چون شيوع افك در باره آن جناب در ميان مردم باعث مى‌شود كه آن حضرت در جامعه رسوا گشته و امر دعوت دينى‌اش تباه شود.

(وَ لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهذا، سُبْحانَكَ هذا بُهْتانٌ عَظِيمٌ) اين آيه عطف است بر آيه‌(لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ...) و در آن براى با رسوم به مؤمنين حمله شده، و ايشان را توبيخ مى‌فرمايد كه چرا چنين نگفتيد؟ و كلمه سبحانك در اين ميان، كلمه‌اى است معترضه، و اين از ادب قرآن كريم است كه هر جا مى‌خواهد كسى را منزه از عيب معرفى كند، براى رعايت ادب نخست خدا را منزه مى‌كند.

كلمه بهتان به معناى افتراء است، و اگر آن را بهتان ناميده‌اند، چون شخص مورد افتراء را مبهوت مى‌كند كه يا للعجب من كى چنين حرفى را زده و يا چنين كارى را كرده‌ام؟ و اگر آن را بهتانى عظيم خوانده، بدين جهت بوده كه تهمت مربوط به ناموس، آن هم ناموس متعلق به رسول خدا 6 بوده. و بهتان بودنش بدين سبب بوده كه اخبارى بدون علم و ادعايى بدون شاهد بوده، آن شاهدى كه شرحش در ذيل جمله‌(فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَداءِ فَأُولئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكاذِبُونَ) گذشت. و معناى آيه روشن است.

( يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً) ...(وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ) اين دو آيه اندرز مى‌دهد كه تا ابد چنين عملى را تكرار نكنند. و معناى دو آيه روشن است.

(إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا ...) اگر اين آيه با آيات راجع به افك نازل شده باشد و متصل به آنها باشد و مربوط به نسبت زنا به مردم دادن و شاهد نياوردن باشد، قهرا مضمونش تهديد تهمت زنندگان است، چون افك از مصاديق فاحشه است، و اشاعه آن در ميان مؤمنين به خاطر اين بوده كه دوست مى‌داشتند عمل زشت و هر فاحشه‌اى در بين مؤمنين شيوع يابد.

پس مقصود از فاحشه مطلق فحشاء است، چون زنا و قذف و امثال آن، و دوست داشتن اينكه فحشاء و قذف در ميان مؤمنين شيوع پيدا كند، خود مستوجب عذاب اليم در دنيا و آخرت براى دوست دارنده است.

و بنا بر اين، ديگر علت ندارد كه ما عذاب در دنيا را حمل بر حد كنيم، چون دوست داشتن شيوع گناه در ميان مؤمنين حد نمى‌آورد، بله اگر لام در الفاحشة را براى عهد بدانيم، و مراد از فاحشه را هم قذف تنها بگيريم، و حب شيوع را كنايه از قصد شيوع و خوض و

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 132
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست