نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 102
اين كلام زجر و چخ كردن اهل جهنم و قطع كلام
ايشان است.
(إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا
آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ) اين فريق كه در اين آيه درباره آنان بحث فرموده مؤمنين
در دنيا هستند كه ايمانشان، توبه و بازگشت به سوى خدا است، هم چنان كه در كلام
مجيدش آن را توبه خوانده و درخواستشان شمول رحمت را،- همان رحمتى كه در آخرت مخصوص
به مؤمنين است- در خواست توفيق براى سعادت است، تا در نتيجه عملى كنند كه داخل
بهشت شوند و به همين جهت در اين آيه كه متوسل به خدا شدهاند، اسم خير الراحمين او
را وسيله قرار دادند.
پس كلام مؤمنين در دنيا معنايش توبه و درخواست رستگارى و سعادت است،
و اين عين همان چيزى است كه اينان در اين آيه خواستهاند، تنها فرقى كه هست اين
است كه موقف مختلف شده، اين حرف را بايد در موقف دنيا مىزدند.
[جواب رد خداوند به توبه و تقاضاى دوزخيان]
(فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ
ذِكْرِي وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ)
همه ضميرهاى خطاب به كفار و ضميرهاى غيبت به مؤمنين بر مىگردد، و سياق شاهد است
بر اينكه مراد از ذكرى همان كلام مؤمنين است كه در دنيا مىگفتند(رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا ...) كه مضمون كلام خود كفار هم در آتش دوزخ همين است.
و اينكه فرمود:(حَتَّى
أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي) معنايش اين است كه همين
اشتغالتان به مسخره كردن مؤمنين، و خنديدن به ايشان، ذكر مرا از يادتان برده، و
اگر اينطور نفرمود، بلكه فرمود: مؤمنين ذكر مرا از يادتان بردند، خواست تا بفهماند
مؤمنين در نظر آنان احترام و شانى نداشتند، مگر همين كه مسخره شوند.
(إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ
هُمُ الْفائِزُونَ) مراد از اليوم روز جزا است،
و متعلق صبر چيزى است كه از سياق فهميده مىشود و به خاطر اختصار نامش را نبرده و
معنايش صبر در ذكر خدا است، با اينكه شما ايشان را به خاطر همان ذكر مسخره
مىكرديد و اينكه فرمود:(أَنَّهُمْ هُمُ
الْفائِزُونَ) در مقام حصر است، يعنى تنها ايشان
رستگارند نه شما.
و اين آيات چهارگانه( قالَ اخْسَؤُا) ...(هُمُ الْفائِزُونَ ) در مقام مايوس كردن
كفار است كه به طور قطع از رستگارى خود مايوس شوند، به خاطر آن اعترافى كه كردند،
و دنبالش تقاضاى بازگشت به دنيا نمودند، و حاصل معناى آنها اين است كه به طور قطع
مايوس باشيد، از آنچه طلب مىكنيد، و در طلب آن اعتراف به جرم نموديد، زيرا اين طلب
خود نوعى عمل است، كه آنهم ظرفش دنيا است، هم چنان كه بندگان مؤمن من دنيا را
وسيله رستگارى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 102