responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 10

سلام مى‌كند، و چون به لغوى بر خورد كند آبرومندانه مى‌گذرد.

و از همين جا روشن مى‌شود كه وصف مؤمنين به اعراض از لغو كنايه است از علو همت ايشان، و كرامت نفوسشان.

[معنا و وجه اينكه در وصف مؤمنين فرمود: و الذين هم للزكاة فاعلون و اشاره به اينكه دادن زكات از بزرگترين عوامل تقارب طبقات كه لازمه جامعه سعادتمند است مى‌باشد]

(وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ) نام بردن زكات با نماز، قرينه است بر اينكه مقصود از زكات همان معناى معروف (انفاق مالى) است، نه معناى لغوى آن كه تطهير نفس از رذائل اخلاقى مى‌باشد.

البته احتمال دارد كه معناى مصدرى آن مقصود باشد كه عبارت است از تطهير مال، نه آن مالى كه به عنوان زكات داده مى‌شود، براى اينكه سوره مورد بحث در مكه نازل شده كه هنوز به زكات به معناى معروف واجب نشده بود و قبل از وجوب آن در مدينه زكات همان معناى پاك كردن مال را مى‌داد، بعد از آنكه در مدينه واجب شد (به طور علم بالغلبه) اسم شد براى آن مقدار از مالى كه به عنوان زكات بيرون مى‌شد.

با اين بيان روشن گرديد كه چرا فرمود زكات را عمل مى‌كنند و نفرمود زكات را مى دهند . پس معنايش اين است كه: مؤمنين كسانى هستند كه انفاق مالى دارند. و اگر مراد از زكات خود مال بود معنا نداشت آن مال را فعل متعلق به فاعل دانسته و بفرمايد: زكات را عمل مى‌كنند، و به همين خاطر بعضى‌[1] كه زكات را به معناى مال گرفته‌اند، مجبور شده‌اند لفظ پرداختن را تقدير گرفته و بگويند تقدير آيه و الذين هم لتادية الزكاة فاعلون است و باز به همين جهت بعضى‌[2] ديگر ناگزير شده‌اند زكات را به معناى تطهير نفس از اخلاق رذيله بگيرند تا از اشكال مذكور فرار كرده باشند.

و در اينكه فرموده: للزكاة فاعلون و نفرموده: للزكاة مؤدون اشاره و دلالت است بر اينكه مؤمنين به دادن زكات عنايت دارند، مثل اينكه كسى شما را امر كرده باشد به خوردن آب، در جواب بگويى خواهم نوشيد كه آن نكته عنايت را افاده نمى‌كند، ولى اگر بگويى من فاعلم آن عنايت را مى‌رساند.

دادن زكات هم از امورى است كه ايمان به خدا اقتضاى آن را دارد، چون انسان به كمال سعادت خود نمى‌رسد مگر آنكه در اجتماع سعادتمندى زندگى كند كه در آن هر صاحب حقى به حق خود مى‌رسد. و جامعه روى سعادت را نمى‌بيند مگر اينكه طبقات مختلف مردم در بهره‌مندى از مزاياى حيات و برخوردارى از امتعه زندگى در سطوحى نزديك به هم قرار داشته باشند. و به انفاق مالى به‌


[1] ( 1، 2) كشاف، ج، 3 ص 176.

[2] ( 1، 2) كشاف، ج، 3 ص 176.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 10
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست