responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 75

بى اثر است، جمله‌(ما لا يَسْمَعُ وَ لا يُبْصِرُ) اين معنا را بيان مى‌كند.

جهت دوم اينكه عبادت و دعا و دست حاجت دراز كردن براى فايده‌اى است كه عايد عابد و دعا كننده شود، و يا ضررى از او دفع گردد، و اين لا محاله متوقف بر قدرت معبود است، و بتها قدرتى بر جلب نفع به سوى عابد و دفع ضرر از وى ندارند، پس به هيچ وجه دردى از او دوا نمى‌كنند، و به اين جهت نيز عبادت آنها لغو و باطل و بى اثر است، و اين معنا را جمله‌(وَ لا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئاً) عهده‌دار بيان آن است.

در تفسير سوره انعام گذشت كه آن كسى كه ابراهيم (ع) اين خطاب خود را به وى نموده و گفته يا ابت ، پدر واقعى وى نبوده، بلكه عمو و يا جد مادرى و يا شوهر مادرش بوده كه بعد از درگذشت پدرش با او ازدواج كرده، خواننده بدانجا مراجعه كند. و معروف از مذهب اهل نحو در باره كلمه يا ابت اين است كه تا آن عوض از ياء متكلم است، و همچنين در كلمه يا امت و اين عوض آوردن تنها در نداء جائز است، و ديگر مثلا گفته نمى‌شود: قال ابت- پدرم گفت و يا قالت امت- مادرم گفت ، بلكه در اينگونه موارد بايد خود ياء را آورد و گفت: قال ابى و يا امى .

(يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا).

بعد از آنكه بطلان بت‌پرستى و لغويت آن را اثبات نمود، و چون لازمه بطلان آن اين است كه او ندانسته راه غير هموار را پيموده باشد، لذا به او توجه داد كه من علمى به اين مساله دارم كه تو ندارى، و تو بايد مرا پيروى كنى تا به راه هموار مستقيم- و آن راهى است كه از بس روشن و واضح است راه پيمايش گمراه نمى‌گردد- هدايتت كنم، و به همين جهت كه او از اين راه غافل بوده كلمه صراط را نكره آورد و گفت راهى سوى، و نگفت راه سوى گويا به پدر مى‌گويد چون تو ناگزيرى كه راهى طى كنى پس از نادانى اين راه غير سوى را سلوك مكن، بلكه مرا پيروى كن تا تو را به راهى كه سوى است راهنمايى كنم، چون من آن راه را بلدم. و تو از آن غافلى.

و اينكه فرمود: (قَدْ جاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ‌)- علمى به من آمده دلالت دارد بر اينكه علم ابراهيم به راه حق قبل از اين دعوت و احتجاجش بوده، و اين خود گفتار سابق ما را كه در داستان ابراهيم (ع) در سوره انعام گذرانديم، كه وى قبل از بر خورد با پدر و قومش و احتجاج با ايشان نيز علم به خدا و مشاهده ملكوت آسمانها و زمين را داشته است، تاييد مى‌كند.

و مراد از هدايت در جمله‌(أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا) هدايت به معناى راه نشان دادن‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 75
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست