نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 584
(فَنِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ)
مدح خداى تعالى و هم دلخوش ساختن نفوس مؤمنين و تقويت دلهاى آنان است، به اينكه
مولى و ياور ايشان آن خدايى است كه غير او نه مولايى هست و نه ياورى.
اين را هم بايد دانست كه آن معنايى كه ما براى اجتباء و
همچنين براى اسلام و ساير كلمات آيه كرديم معنايى است كه بيشتر مفسرين
براى آيه كردهاند و مبناى ايشان خطاب(يا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا) است كه در صدر كلام قرار
دارد و بيان استدلالشان اين است كه: اين خطاب شامل همه مؤمنين و همه امت مىشود. و
نتيجه گرفتهاند كه پس خداى تعالى، اسلام همه مسلمانان آن روز را قبول كرده.
ولى ما مكرر خاطر نشان كردهايم كه حقيقت معناى اجتباء اين است كه
خدا، بنده خود را مخلص- به فتح لام- كند و او را مخصوص خود سازد به طورى كه غير
خدا در او بهرهاى نداشته باشد و اين صفت صفت همه مسلمانان آن روز و تمامى افراد
امت نيست و هم چنين كلمه اسلام و اعتصام، معنايش آن طور نيست كه همه مسلمين را
شامل شود و به طور قطع، معناى حقيقى اين كلمات مورد نظر است.
و بنا بر اين، نسبت اجتباء و اسلام و شهادت به همه امت دادن، مجاز و
توسع و از اين باب است كه در ميان امت افرادى كه داراى اين صفات باشند وجود دارد و
در قرآن از اين گونه تعابير مجازى بسيار است هم چنان كه همه بنى اسرائيل را پادشاه
خوانده، فرموده:(وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً)[1] و
همه ايشان را بر عالميان برترى داده است فرموده:(وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمِينَ)[2].
بحث روايتى [ (رواياتى در ذيل آيات گذشته)]
از كتاب جوامع الجامع نقل شده كه در تفسير آيه(فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ) گفته: روايت شده كه
بديل بن ورقاء و غيره كه از كفار خزاعه بودند به مسلمانان گفتند شما چرا آنچه
خودتان مىكشيد مىخوريد؟ و آنچه را كه خدا مىكشد- يعنى مردار- را نمىخوريد؟[3].