responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 552

كه همان اجر جميل- يعنى آمرزش گناهان- و رزق كريم- يعنى بهشت با همه نعمتهاى آن- است، و نيز نتايج كفر و انكار و آثار سوء آن- كه همنشينى با جهنميان و خلاصى نداشتن از عذاب است- را اعلام بدارد.

(وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ) كلمه سعى به معناى تند رفتن، و در اينجا كنايه از جد و جهد عليه آيات الهى و تلاش براى ابطال و خاموش كردن نور آنها است، و تعبير به تكلم با غير (آيات ما) در حقيقت بازگشت به سياق سابق است بعد از آنكه التفات در آيه قبلى در امليت لها- مهلتش دادم كار خود را كرد، و در جمله مورد بحث به سياق قبل مراجعه نمود كه سياق تكلم با غير بود.

[توضيح مفاد و معناى آيه:(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ ...)]

(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ ...) كلمه تمنى به معناى اين است كه آدمى آنچه را آرزو دارد و دوستش مى‌دارد موجود و محقق فرض كند، حال چه اينكه ممكن هم باشد يا نباشد، مثل اينكه يك مرد فقير آرزو مى‌كند توانگر شود، يا كسى كه بى‌اولاد است آرزو مى‌كند صاحب فرزند باشد، يا هر انسانى آرزو مى‌كند فنا ناپذير و جاويد باشد يا دو بال داشته باشد و با آنها پرواز كند آن صورت خيالى كه تصورش را مى‌كند و از تصور آن لذت مى‌برد، آن را امنية- آرزو مى‌گويند.

و اصل در معناى اين كلمه منى - به فتح ميم و سكون نون- است كه به معناى فرض و تقدير است. بعضى‌[1] از اهل فن گفته‌اند: اين كلمه گاهى به معناى قرائت و تلاوت مى‌آيد، مثلا وقتى گفته مى‌شود تمنيت الكتاب معنايش اين است كه كتاب را خواندم. و معناى القاء در امنية اين است كه در آرزوى او دخل و تصرف كند، تا آن را از سادگى و صرافت در آورده، فاسدش كند.

و معناى آيه بنا بر معناى اول كه تمنى آرزوى قلبى باشد اين مى‌شود: ما هيچ پيغمبر و رسولى را قبل از تو نفرستاديم مگر اينكه هر وقت آرزويى كرد، و رسيدن به محبوبى را كه يا پيشرفت دينش بود، و يا جور شدن اسباب پيشرفت آن بود، و يا ايمان آوردن مردم به آن بود، فرض مى‌نمود، شيطان در امنيه او القاء مى‌كرد و در آرزويش دست مى‌انداخت، به اينطور كه مردم را نسبت به دين او وسوسه مى‌كرد و ستمكاران را عليه او و دين او تحريك مى‌نمود و


[1] كشاف، ج 3، ص 165.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 552
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست