نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 486
مرده به صورت نطفه، و سپس به صورت علقه، و
آن گاه مضغه، و در آخر انسان زنده، براى هيچكس شكى نمىگذارد در اينكه زنده شدن
مرده نيز ممكن است، و به همين جهت جمله مورد بحث را در اينجاى آيه قرار داد، نه در
آخر آن.
(وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى أَجَلٍ
مُسَمًّى) يعنى ما در ارحام آنچه از جنينها بخواهيم مستقر مىسازيم، و آن را
سقط نمىكنيم تا مدت حمل شود، آن گاه شما را بيرون مىآوريم، در حالى كه طفل
باشيد.
در مجمع البيان گفته: يعنى ما شما را از شكم مادرانتان بيرون
مىآوريم در حالى كه طفليد. و كلمه طفل به معناى انسان صغير است. و
اگر كلمه مذكور را مفرد آورده با اينكه مقصود جمع است، بدينجهت است كه اين كلمه
مصدر است، و در مصدر مفرد به جاى جمع استعمال مىشود، مثل اينكه هم مىگويند
رجل عدل و هم مىگويند رجال عدل [1].
بعضى[2] از مفسرين
در پاسخ اين سؤال گفتهاند: خواسته بفرمايد ما يك يك شما را طفل بيرون مىآوريم. و
مقصود از بلوغ اشد حالت نيرومند شدن اعضا و قواى بدنى است.
در جمله(وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى
وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ)
مقابله ميان دو جمله به كار رفته، و اين مقابله دلالت مىكند بر اينكه جمله اول
مقيد به قيدى است كه آن را از دومى متمايز مىكند، و آن قيد در تقدير است، و تقدير
كلام چنين است: و منكم من يتوفى من قبل ان يرد الى ارذل العمر و منكم من يرد
الى ارذل العمر و مراد از(أَرْذَلِ
الْعُمُرِ) ناچيزتر و پستترين دوران زندگى است كه قهرا با دوران پيروى منطبق
مىشود، زيرا اگر با ساير دورهها مقايسه شود حقيرترين دوران حيات است.
(لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً)- يعنى تا به حدى برسند كه بعد از يك دوره دانايى ديگر چيزى ندانند،
البته چيز قابل اعتنايى كه اساس زندگى بر آن است. لام لكيلا لام غايت
است، يعنى امر بشر منتهى مىشود به ضعف قوا و مشاعر، به طورى كه از علم كه
نفيسترين محصول زندگى است، چيز قابل اعتنايى برايش نماند.
(وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا
الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ) راغب مىگويد: وقتى گفته مىشود همدت النار معنايش اين
است كه آتش