responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 45

جزء كتاب هم كتاب است، و برگشت هر دو احتمال به يك معنا است، ديگر فائده چندانى ندارد كه ما مثل بعضى اصرار بورزيم كه احتمال دومى قوى‌تر و يا متعين است.

كلمه نبذ به طورى كه راغب‌[1] گفته به معناى دور انداختن هر چيز حقيرى است كه مورد اعتناء نباشد، وقتى مى‌گويند نبذه يعنى فلان چيز را انداخت، مى‌رساند كه از جهت حقير شمردن آن را دور انداخت.

و اما كلمه انتبذ به معناى از مردم كناره گرفت است.

و مريم دختر عمران و مادر مسيح است و مقصود از ياد آوردن مريم، ياد آورى خبر و داستان مريم مى‌باشد و كلمه اذ ظرف داستان مريم است و جمله انتبذت تا آخر داستان مظروف اين ظرف است و معناى آيه اين است كه اى محمد! در اين كتاب داستان مريم را در آن حين كه از مردم اهل خود كناره گرفت و در مكان شرقى (كه گويا همان سمت شرقى مسجد باشد) اعتزال جست ذكر كن.

[مراد از جمله:(فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً) و مقصود از روحى كه براى مريم 7 به صورت بشر متمثل شد]

( فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا .)

كلمه حجاب به معناى هر چيزى است كه چيزى را از غير بپوشاند و از اين كلمه چنين بر مى‌آيد كه گويا مريم خود را از اهل خويش پوشيده داشت تا قلبش براى اعتكاف و عبادت فارغ‌تر باشد، هم چنان كه جمله‌(كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً)[2] نيز بدان اشاره دارد، كه تفسير و اشاره‌اش به مدعاى ما گذشت.

بعضى‌[3] گفته‌اند: مريم در خود مسجد منزل كرده بود، و هر وقت حيض مى‌شد از آنجا بيرون شده به خانه زكريا مى‌رفت، و چون پاك مى‌شد دوباره به مسجد بر مى‌گشت، تا آنكه روزى كه پرده‌اى دور خود كشيده بود تا غسل كند ناگهان جبرئيل به صورت مردى جوان و امرد و زيبا روى بر او در آمد، مريم به خدا پناه برد.

و ليكن هيچ دليلى در آيات مربوطه به آن جناب بر اين تفصيل نداريم و آيه آل عمران را هم ديديد كه معناى سابق حجاب را تاييد مى‌كرد.

(فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا)- از ظاهر سياق بر مى‌آيد كه فاعل كلمه تمثل ضميرى است كه به روح بر مى‌گردد پس روحى كه به سوى مريم فرستاده شده بود به صورت بشر ممثل شد، و معناى تمثل و تجسم به صورت بشر اين است كه در حواس بينايى‌


[1] مفردات راغب، ماده نبذ .

[2] هر وقت زكريا وارد محراب او مى‌شد مى‌ديد كه نزد او رزقى است. سوره آل عمران آيه 22.

[3] كشاف، ج 3، ص 9.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 45
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست