نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 417
امتها گسيل داشته و به حكمت و شريعت تاييد
فرموده و از شر ستمكاران نجات داده اشاره مىفرمايد تا در عين اينكه براى مطالب
گذشته مثلهايى است حجت تشريع را تاييد نموده و مشركين را انذار و تخويف، و مؤمنين
را بشارت داده باشد. از جمله انبيا موسى و هارون و ابراهيم و لوط و اسحاق و يعقوب
و نوح و داوود و سليمان و ايوب و اسماعيل و ادريس و ذا الكفل و ذا النون و زكريا و
يحيى و عيسى كه هفده نفرند نام برده كه از اين هفده نفر هفت نفر را در اين آيات كه
مورد بحث ما است آورده و بقيه را در آيات بعد از آن، در اين آيات نخست موسى و
هارون را و سپس ابراهيم و اسحاق و يعقوب و لوط را كه قبل از موسى و هارون زندگى
مىكردهاند نام برده و آن گاه داستان نوح را ذكر كرده كه وى از آن چهار نفر هم
جلوتر مىزيسته.
اين آيه به وجهى تفصيل اجمالى است كه در آيه(وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إِلَّا رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ...)، گذشت كه آنچه را به ايشان وحى فرستاده بيان مىكند كه آن عبارت
بوده از معارف و شرايع و اينكه با قضاء به قسط خود و هلاك ساختن دشمنان تاييدشان
فرموده است.
[اشاره به وجه تسميه تورات به: فرقان، ضياء و ذكر]
و آيه بعدى شاهد بر اين است كه مراد از فرقان و
ضياء و ذكر ، تورات است كه خداوند آن را به موسى و برادرش هارون
كه شريك در نبوت وى بود داد، و كلمه فرقان مانند كلمه فرق مصدر است، چيزى كه هست
فرقان بليغتر از فرق است. راغب مىگويد بعضى گفتهاند فرقان اسم است نه مصدر[1] و اگر تورات را فرقان خوانده يا
براى اين است كه تورات فرق گذارنده ميان حق و باطل است و يا بدين جهت است كه وسيله
فرق ميان حق و باطل در اعمال و اعتقادات است، اين آيه نظير آيه(وَ إِذْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ الْفُرْقانَ
لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ)[2] است و اگر تورات را ضياء خوانده بدين جهت است كه مسير بنى اسرائيل
را به سوى سعادت و رستگارى دنيا و آخرت روشن مىكرد و اگر ذكر ناميده بدين جهت است
كه تورات مشتمل بر مطالبى از حكمتها و موعظهها و عبرتها است كه خداى را به ياد
آدمى مىاندازد و شايد به خاطر همين كه يكى از اسماى تورات، فرقان بوده آن را با
الف و لام آورده به خلاف ضياء و ذكر و به وجهى ديگر تورات فرقان براى همه است ولى
ضياء و ذكر براى