responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 358

قريه‌هايى را كه به خود(كانَتْ ظالِمَةً) ستمكار بودند و اسراف و كفر مى‌ورزيدند(وَ أَنْشَأْنا) و بعد از هلاك كردن آنان، ايجاد كرديم‌(قَوْماً آخَرِينَ) مردمى ديگر را(فَلَمَّا أَحَسُّوا) پس همين كه آن اهل قريه ستمكار به حس خود درك كردند باسنا عذاب ما را(إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ) ناگهان پا به فرار گذاشته بدويدند در آن هنگام بود كه از در توبيخ و ملامت به ايشان گفته شد:(لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلى‌ ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ) ندويد و از اين عذاب فرار مكنيد بلكه به آن نعمتها كه در آن زياده روى مى‌كرديد مراجعه كنيد(وَ مَساكِنِكُمْ) و به خانه‌هايتان برگرديد(لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ) تا شايد باز هم فقرا و بينوايان به دريوزگى شما مراجعه كنند و شما از در نخوت و اعتزاز ايشان را از خود برانيد و يا خود را از ايشان پنهان كنيد و اين كنايه است از اعتزاز و استعلاى ستمكاران كه خود را متبوع و به جاى خدا و ارباب تابعين مى‌دانستند، از در پشيمانى قالوا گفتند(يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ) واى بر ما كه مردمى ستمكار بوديم‌(فَما زالَتْ تِلْكَ) و اين هم چنان سخن ايشان بود و بر ظلم خود اعتراف و به ربوبيت خداى تعالى اقرار مى‌كردند(حَتَّى جَعَلْناهُمْ حَصِيداً) تا آنكه ما اينها را درو شده و مقطوعشان كرديم، خامدين و ساكن و ساكتشان ساختيم مانند آتشى كه خاموش شود نه صدايى دارد و نه در باره‌اش گفتگويى مى‌شود. مفسرين براى جمله‌(لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ) وجوه ديگرى ذكر كرده‌اند كه از فهم دور است و ما به همين جهت متعرض آنها نشديم.

بحث روايتى [ (رواياتى در ذيل آيه:(ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ ...) و(فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ ...) و ...)]

در كتاب احتجاج از صفوان بن يحيى روايت آورده كه گفت: امام ابى الحسن الرضا (ع) به ابى قره صاحب شبرمه فرمود: تورات و انجيل و زبور و فرقان و همه كتابهايى كه نازل شده كلام خدا است كه براى عالميان نازل كرده تا نور و هدايت باشد و همه آنها حادث است و غير خدا است زيرا خداى تعالى فرموده: (أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْراً)- يا ذكرى برايشان حادث كند و نيز فرموده:(ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ) و خدا همه كتابهايى را كه نازل كرده حادث كرده است.

ابو قره گفت: آيا اين حادث معدوم هم مى‌شود؟ فرمود مسلمانان همه اجماع دارند بر اينكه آنچه سواى خدا است فعل خدا است، و يكى از افعال خدا تورات و انجيل و زبور و فرقان است مگر نشنيدى كه مردم مى‌گويند: رب القرآن؟ و قرآن روز قيامت مى‌گويد:

پروردگارا فلانى- با اينكه خدا داناتر از او است به آن شخص- روزش را در تلاوت من به‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 358
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست