نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 163
غلبه دارد، و اين غلبه به خوبى به چشم
مىخورد، داستانهايى را ذكر مىكند كه به هلاكت طاغيان و تكذيب كنندگان آيات خدا
منتهى مىشود، و حجتهاى روشنى را متضمن است كه عقل هر كس را ملزم به اعتراف به
توحيد خداى تعالى، و اجابت دعوت حق مىكند، و به يادآورى آينده انسان از احوال
قيامت و مواقف آن و حال نكبت بار مجرمين، و خسران ظالمين منتهى مىگردد.
اين آيات- به طورى كه از سياقش بر مىآيد- با نوعى تسليت از رسول خدا
شروع مىشود، تا جان شريف خود را در واداشتن مردم به قبول دعوتش به تعب نيندازد،
زيرا قرآن نازل نشده براى اينكه آن جناب خود را به زحمت بيندازد، بلكه آن تنزيلى
است الهى كه مردم را به خدا و آيات او تذكر مىدهد تا شايد بيدار شوند و غريزه
خشيت آنان هوشيار گردد، آن گاه متذكر شده به وى ايمان بياورند و تقوى پيشه كنند،
پس او غير از تبليغ وظيفه ديگرى ندارد، اگر مردم به ترس آمدند و متذكر شدند كه
هيچ، و گر نه يا عذاب استيصال و خانمان برانداز منقرضشان مىكند، و يا اينكه به
سوى خداى خود برگشت نموده در آن عالم به وبال ظلم و فسق خود مىرسند، و اعمال خود
را بدون كم و زياد مىيابند، و به هر حال نمىتوانند با طغيان و تكذيب خود خداى را
عاجز سازند.
سياق آيات اين سوره چنين مىرساند كه در مكه نازل شده، در بعضى اخبار
هم آمده كه آيه(وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ)[1] در مدينه نازل شده، و در بعضى ديگر آمده كه آيه(وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً
مِنْهُمْ )[2] نيز در مدينه نازل شده است[3].
ليكن از ناحيه لفظ خود اين آيات هيچ دليلى بر مدنى بودن آنها نيست.
يكى از آيات برجسته اين سوره آيه شريفه(اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى) است. (كه با همه كوتاهيش مساله توحيد را با همه اطرافش متضمن است).
(طه ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى).
كلمه طه دو حرف از حروف بريده و مقطعه و رمزى قرآن است،
كه سوره مورد بحث با آن افتتاح شده، مانند بسيارى از حروف ديگر، كه سورههايى از
قرآن با آنها افتتاح شده است، مانند الم و الر و نظاير
آنها.