نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 156
[رواياتى در باره مقصود از حشر متقين الى
الرحمن وفدا]
و در محاسن برقى به سند خود از حماد بن عثمان و غير او از امام صادق
(ع) روايت كرده كه در معناى كلام خداى عز و جل(يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً) فرموده:
و در تفسير قمى به سند خود از عبد اللَّه بن شريك عامرى، از امام
صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: امير المؤمنين (ع) از رسول خدا 6 تفسير آيه(يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ
وَفْداً) را پرسيد، حضرت فرمود: يا على وفد جز بر سوارگان اطلاق
نمىشود، و مردانى كه مورد نظر اين آيه است، مردانى هستند كه تقوى پيشه كردند، و
خداى عز و جل ايشان را دوست داشت و اختصاص به خود داد و از اعمالشان راضى شد، و
بدين جهت نام متقين بر آنان نهاد ...[2].
مؤلف: آن گاه قمى روايتى طولانى نقل مىكند كه رسول خدا در آن جزئيات
بيرون آمدن متقين از قبور، و سوار شدن بر ناقههاى بهشتى، و حركتشان به سوى بهشت،
و داخل شدن و تنعمشان را به آنچه از نعمتهاى آن روزى شدهاند، بيان فرموده است[3].
و در الدر المنثور است كه ابن مردويه از على (ع) از رسول خدا 6
روايت كرده كه در ذيل اين آيه فرمود: بدانيد كه به خدا سوگند با پاى خود محشور
نمىشوند، و هيچ كس سوقشان نمىدهد، بلكه برايشان از بهشت ناقههايى مىآورند كه
نظير آنها را خلايق نديده است، جهازشان از طلا، و مهارشان از زبرجد، بر آن
مىنشينند تا درب بهشت را بكوبند[4] مؤلف: و
نيز اين معنا از ابن ابى الدنيا، و ابن ابى حاتم، ابن مردويه، از طرق چندى، از على
(ع) از رسول خدا رسول خدا روايت شده كه در حديثى طولانى، طرز سوار شدن متقين و
حركت به سوى بهشت و داخل شدن و استقرارشان در آن، و تنعم به نعمتهاى آن را بيان
فرموده، و در همان كتاب حديث را از عدهاى از ارباب جوامع از على (ع) آورده است[5].