responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 72

حساب را در دست داشته باشند.

پس همانطور كه مشترك بودن شب و روز در آيت بودن باعث نمى‌شود كه در حركات و تقلبات هم مشترك باشند، بلكه حركات و تقلبات مخصوص روز است، همچنين اشتراك اعمال خير و شر در اينكه هر دو به اذن خدا صورت مى‌گيرند، و خداوند قدرت انجام آنها را به آدمى داده باعث نمى‌شود كه بگوييم ارتكاب هر دو جايز است، بلكه جواز انجام و ارتكاب از خواص عمل خير است، و عمل شر از آن سهمى ندارد، پس آدمى نبايد هر چه كه برايش پيش آمد بكند، و يا هر چه كه دلش خواست انجام دهد، و به اين معنا اعتماد و استدلال كند كه هم آزادى طبيعى دارم، و هم خداوند قدرت انجام آن را به من داده است.

از آنچه گفته شد فساد گفتار بعضى‌[1] روشن مى‌شود كه گفته‌اند آيه مورد بحث در مقام استدلال و اثبات توحيد است، به اين بيان كه شب و روز و اختلافاتى كه بر آن دو عارض مى‌شود و بركاتى كه از ناحيه آن اختلافات پيدا مى‌كنند از نشانه‌هاى توحيد است.

زيرا دلالت شب و روز بر توحيد دليل بر اين نمى‌شود كه آيه هم بخواهد همان را افاده كند، و در هر سياقى كه قرار داشته باشد دليل بر توحيد به حساب آيد.

و اينكه در ذيل آيه فرمود:(وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِيلًا) اشاره است به تميز موجودات، و اينكه در خلقت هيچ گونه ابهام و اجمالى نيست.

[معناى طائر و مراد از جمله:(وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ)]

(وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ).

در مجمع البيان گفته: طائر در اينجا عمل انسان است، و عمل آدمى را به طائرى تشبيه كرده است كه از چپ به راست پرواز مى‌كند كه عربها آن را به فال نيك مى‌گيرند، و يا از راست به چپ مى‌پرد و آن را به فال بد مى‌گيرند، آرى مرغان در عرب دو حال داشتند يا از طرف چپ مسافر به طرف راست وى پرواز مى‌كردند كه آن را سانح مى‌ناميدند، و يا طرف چپ خود را در برابر طرف راست ايشان قرار مى‌دادند، و آن را بارح مى‌خواندند و اصل اين نامگذارى اين بود كه مرغ اگر سانح بود تيرانداز به سهولت مى‌توانست صيدش كند، ولى اگر بارح بود نمى‌توانست نشانه بگيرد.

ابو زيد مى‌گويد: هر حيوانى (اعم از مرغ، آهو و يا غير آن) در حال حركت ديده مى‌شد آن را طائر مى‌ناميدند[2].


[1] تفسير فخر رازى، ج 20، ص 164.

[2] مجمع البيان، ج 6، ص 403.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 72
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست