بحث روايتى [ (رواياتى در باره اخلاص در عمل و پرهيز از ريا كارى)]
در الدر المنثور است كه ابن منذر و ابو نعيم- در كتاب صحابه- و ابن
عساكر از طريق سدى صغير از كلبى از ابو صالح از ابن عباس روايت كردهاند كه گفت:
جندب بن زهير را عادت چنين بود كه وقتى نماز مىخواند يا روزه مىگرفت يا تصدق
مىداد، و مردم تعريفش مىكردند خيلى خوشحال مىشد و به همين جهت اين كارها را
بيشتر مىكرد تا مردم بيشتر تعريفش كنند. خداى تعالى در مذمتش اين آيه را فرستاد:(فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ
عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً)[2].
مؤلف: نظير اين روايت روايات ديگرى بدون ذكر اسم شخص معينى وارد شده،
و جا دارد كه همه آنها حمل بر انطباق آيه بر مورد شود نه اينكه نزول آيه را در
خصوص مورد بدانيم، زيرا بعيد به نظر مىرسد كه خاتمه يك سوره از سورههاى قرآنى به
خاطر سبب خاصى نازل شده باشد.
و در همان كتاب از ابن ابى حاتم از سعيد بن جبير روايت شده كه در
تفسير آيه مورد بحث گفته است: رسول خدا 6 فرمود پروردگار شما مىفرمايد: من
بهترين شريكم، پس هر كس در عمل خودش احدى از خلق مرا شريك من قرار دهد من همه عمل
او را به شريكم واگذار مىكنم تا همهاش مال او باشد و هيچ عملى را از بندهام
قبول نمىكنم مگر آنچه را كه خالص براى من بياورد، آن گاه اين آيه را خواندند:(فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ
عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً)[3].
و در تفسير عياشى از على بن سالم از امام صادق (ع) روايت كرده كه
فرمود:
[1] ما آسمان و زمين و آنچه بين آن دو است باطل نيافريديم، اين
پندار كسانى است كه كافر شدند پس واى بر آنان كه كافر شدند از آتش. آيا ما كسانى
كه ايمان آورده و عملهاى صالح مىكنند، مثل مفسدين در ارض قرار مىدهيم. و يا مردم
با تقوى را مانند فجار قرار مىدهيم. سوره ص، آيات 27 و 28.