نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 549
(بِما كَفَرُوا وَ اتَّخَذُوا
آياتِي وَ رُسُلِي هُزُواً) در معناى اين است كه فرموده
باشد: بما كفروا و ازدادوا كفرا باستهزاء آياتى و رسلى يعنى به خاطر
كفرى كه ورزيدند، و آن را با مسخره كردن آيات و رسولان من دو چندان نمودند.
به كلمه فردوس هم ضمير مذكر برمىگردد و هم مؤنث و به
طورى كه گفته شده كلمهاى است رومى به معناى بستان و بعضى هم گفتهاند
كلمهاى است سريانى به معناى تاكستان و اصل آن فرداس بوده، و بعضى
ديگر گفتهاند كلمهاى است سريانى و به معناى باغ انگور. و بعضى گفتهاند كلمهاى
است حبشى و بعضى گفتهاند عربى است و به معناى باغ پر درختى است كه بيشتر درختانش
انگور باشد.
بعضى خواستهاند از اينكه(جَنَّاتُ
الْفِرْدَوْسِ) را نزل خوانده، آن چنان كه
قبلا جهنم را براى كافران نزل خوانده بود استفاده كنند كه در ما وراى بهشت و دوزخ،
ثواب و عقاب ديگرى است كه به وصف در نمىآيد. و چه بسا اين مفسرين استفاده مذكور
خود را با امثال:
(لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ)[1] و آيه(فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما
أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ)[2] و
آيه (وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا
يَحْتَسِبُونَ )[3] تاييد مىكنند.
(خالِدِينَ فِيها لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا).
كلمه بغى به معناى طلبيدن است. و كلمه حول
به معناى تحول است. و باقى آيه روشن است.
بحث روايتى [ (رواياتى در باره(بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالًا) و(جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ))]
در الدر المنثور است كه ابن مردويه از ابى الطفيل روايت كرده كه گفت:
من از على بن ابى طالب شنيدم كه در پاسخ ابن الكواء كه از آيه(هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالًا) پرسيده بود فرمود: مقصود فاجران قريش است[4].
[1] در بهشت براى ايشان است هر چه را كه بخواهند، و نزد ما بيش
از آن است. سوره ق، آيه 35.
[2] هيچ كس نمىداند كه چه چيزهايى كه مايه روشنى چشمها است
برايش پنهان كردهايم.
سوره الم سجده، آيه 17.
[3] و از ناحيه خدا چيزهايى ديدند كه هيچ احتمالش را نمىدادند.
سوره زمر، آيه 47.