responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 472

پيش بگيرد و ناپديد شود.

(فَلَمَّا جاوَزا قالَ لِفَتاهُ آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقِينا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً).

در مجمع البيان گفته: نصب ، و صب و تعب هر سه نظير همند و عبارتند از آن سستى كه از ناحيه خستگى دست مى‌دهد[1].

و مراد از غداء عبارت است از هر چه كه با آن چاشت كنند. و از همين كلمه فهميده مى‌شود كه موسى اين سخن را در روز گفته.

و معنايش اين است: بعد از آنكه از مجمع البحرين گذشتند موسى به جوان ملازم خود فرمود تا چاشتشان كه عبارت از همان ماهيى بوده كه با خود برداشته بودند بياورد زيرا از مسافرت خود خسته شده به تجديد نيرو نيازمند شده‌اند.

(قالَ أَ رَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنا إِلَى الصَّخْرَةِ ...) اين جمله حكايت پاسخ آن جوان به موسى (ع) است كه به ياد آن جناب مى‌اندازد آن ساعتى را كه در كنار صخره، منزل كردند. و دلالت مى‌كند بر اينكه صخره در همان منزل و در كنار آب قرار داشته چون جلوتر فرمود: ماهى راه خود را به سوى دريا پيش گرفت و در اينجا مى‌فرمايد آنجا كه كنار صخره نشسته بوديم و با در نظر گرفتن جمله‌اى كه گذشت كه اين جريان در مجمع البحرين بوده حاصل پاسخى كه به موسى داده اين مى‌شود كه غذايى نداريم تا با آن سد جوع كنيم، چون غذاى ما همان ماهيى بود كه زنده شد و در دريا شناور گشت. آرى، وقتى به مجمع البحرين رسيديم و در كنار آن صخره منزل كرديم (ماهى به دريا رفت) و من فراموش كردم به شما خبر دهم.

بنا بر اين، جمله‌(أَ رَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنا إِلَى الصَّخْرَةِ) به ياد آن جناب مى‌آورد آن حالى را كه نزد صخره منزل كردند تا اندكى استراحت كنند. و در جمله‌(فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ) حال در تقدير است، و تقدير كلام من حال ماهى را فراموش كردم است. دليل اين تقدير به طورى كه ديگران هم گفته‌اند جمله‌(وَ ما أَنْسانِيهُ) است، و تقديرش و ما انسانى ذكر الحوت لك الا الشيطان- يادآورى ماهى را براى تو از يادم نبرد مگر شيطان مى‌باشد. پس معلوم مى‌شود وى خود ماهى را فراموش نكرده بوده، بلكه ذكر آن را فراموش كرده، يعنى يادش رفته كه براى موسى تعريف كند.

[اشاره به اينكه انبياء : از مطلق آزار و ايذاء شيطان مصون نيستند]

و اگر مساله فراموشى را به شيطان و تصرفات او نسبت داده عيبى و اشكالى ندارد، و


[1] مجمع البيان، ج 6، ص 479.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 472
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست