نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 464
و خلاصه معنا اين است كه: اگر پروردگار تو
مىخواست ايشان را مؤاخذه كند، عذاب را بر آنان فورى مىساخت، و ليكن عجله نكرد،
چون غفور و داراى رحمت است، بلكه عذاب را براى موعدى كه قرار داده و از آن به هيچ
وجه گريزى ندارند حتمى نمود، و به خاطر اينكه غفور و داراى رحمت است، از فوريت آن
صرفنظر فرمود، پس جمله(بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ ...)
كلمهاى است كه به عنوان حكم صادر گفته شده نه اينكه خيال شود صرف حكايت است، زيرا
اگر حكايت بود جا داشت بفرمايد: بل جعل لهم موعدا ... - دقت فرمائيد.
كلمه غفور صيغه مبالغه است كه بر كثرت مغفرت دلالت
مىكند و الف و لام در الرحمة الف و لام جنس است، يعنى همه قسم رحمت
را دارد، و غفور ذو الرحمة معنايش اين است كه رحمت خدا شامل هر چيز
هست. بنا بر اين، كلمه ذو الرحمة عموميتش از دو كلمه
رحمان و رحيم بيشتر است با اينكه اين دو نيز دلالت بر كثرت و يا
ثبوت و استمرار دارد. پس غفور به منزله خادم براى ذى الرحمة
است، يعنى غفور مشمولين ذو الرحمة را بيشتر مىكند، و موانعى را كه نمىگذارد رحمت
خدا شامل مشمول شود برطرف مىسازد و وقتى برطرف ساخت صفت ذو الرحمة كار خود را
مىكند و آن را نيز شامل مىگردد.
پس غفور كوشش و كثرت عمل دارد، و ذى الرحمة انبساط و شمول بر هر چيز
كه مانعى در آن نيست، و به خاطر همين نكته است كه مغفرت را به صيغه مبالغه و رحمت
را به ذى الرحمة كه شامل جنس رحمت است تعبير آورده- دقت بفرمائيد- و به كلامهاى
طولانيى كه در اين زمينه گفته شده وقعى نگذاريد.
مقصود از قرى اهل قريهها است كه مجازا به خود قريهها
نسبت داده شده، به دليل اينكه سه بار ضمير اهل يعنى ضمير هم را به آن
برگردانيده. و كلمه مهلك- به كسر لام- اسم زمان است. معناى آيه روشن است، و در اين
مقام است كه بفهماند تاخير هلاكت كفار و مهلت دادن از خداى تعالى كار نوظهورى
نيست، بلكه سنت الهى ما در امم گذشته نيز همين بوده كه وقتى ظلم را از حد
مىگذراندند هلاكشان مىكرديم، و براى هلاكتشان موعدى قرار مىداديم. از همين جا
روشن مىشود كه عذاب و هلاكى كه اين آيات متضمن آن است عذاب روز قيامت نيست بلكه
مقصود عذاب دنيايى است، و آن عبارت است از عذاب روز بدر- اگر مقصود تهديد بزرگان
قريش باشد- و يا عذاب آخر الزمان- اگر مقصود تهديد همه امت اسلام بوده باشد- كه
تفصيلش در سوره يونس گذشت.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 464